Abstract:
حداقل نه گزاره در مساله فتنه بودن زنان در جوامع حدیثی شیعه و سنی گزارش شده است. این احادیث، به دو گونه کلی، انتساب صریح فتنه به زنان و همنشینی با دیگر فتنه ها قابل تقسیم هستند. تلقی به قبول این متون به عنوان روایت و گزارش آنها در جوامع حدیثی مشهور فریقین، نشانگر یک باور تاریخی به محتوای این روایات در فرهنگ و اندیشه اسلامی است که تاثیرات جدی در نوع نگرش به شخصیت و کارآمدی زن از نگاه اسلامی داشته و در دوره معاصر نزد مستشرقان و فیمینیسم، شبهاتی چون شوم بودن و تحقیر زن را دامن زده است. هر چند از منظر امامیه انتساب قطعی همه این روایات به معصوم، با توجه به نتایج ارزیابی سندی و مبانی کلامی در حجیت سنت، با موانعی روبروست، اما فی الجمله صدور برخی از آنها، قوت دارد. برابر تاریخگزاری اسنادی، زمانشناسی صدور اکثر این روایات به قرن اول هجری و به طور خاص دوره بعثت رسول خدا (ص) بر میگردد. شاخص گفتمان این دوره، گذار از فرهنگ جاهلی به فرهنگ اسلامی بوده و شارع اسلامی با رویکردی اصلاحی و احیایی به ترمیم و تصحیح شخصیت زن و تعدیل مناسبات مردان با زنان پرداخته است. این پژوهه با روش تحلیلی ـ انتقادی روایات فتنه بودن زنان را از منظر فراوانی، تاریخگزاری، گفتمانشناسی صدور، اعتبار سنجی مصادر و اسناد، نقد دلالی، تعارض با دیگر روایات به بوته سنجش سپرده است. دستاورد این پژوهه آن است که فتنه دانستن زنان در روایات مساوی با تحقیر یا شوم بودن شخصیت زن نیست و احادیث صرفا به حساسیت تعامل با زنان و ضریب تاثیرپذیری مردان از آنان اشاره دارند.
Machine summary:
1. فراوانی و گونههای روایی در میراث حدیثی نشر یافته فریقین، حدود ده روایت در موضوع فتنه بودن زنان وجود دارد؛ چهار حدیث در مصادر روایی شیعه از معصومان و شش حدیث در منابع حدیثی اهل سنت از رسول خدا و صحابه، بر مبنای حجیت قول صحابه از نگاه اهل سنت، گزارش شده است.
مصادر ضعیف همانگونه که پیشتر بیان گردید، روایت شمارۀ یک _ که مشترک میان فریقین است _ با وجود اعتبار مصادر آن نزد اهل سنت، در شیعه فاقد اعتبار مصدری است؛ زیرا بر اساس جست و جوهای انجام شده تنها در دو منبع مستدرک الوسائل و جامع أحادیث الشیعه گزارش شده است که هر دو کتاب از منابع روایی متأخر یا معاصر شیعی به شمار میآیند؛ هر چند صاحبان آن دو از تخصص لازم در حدیث برخوردار بودند، لکن روایات آنها فقط گردآوری از منابع پیشین بوده و جزء منابع اصلی روایی امامیه به شمار نمیآیند.
حال، مقصود از فتنه بودن زنان در این روایات چیست؟ چند احتمال در این باره مطرح است: الف) جاذبههای جنسیتی نظر به جاذبههای طبیعی موجود در دو بعد جسمی و روانی زنان _ که به اقتضای نظام احسن در این جنس نهادینه شده است _ همواره جنس زن مورد توجه مرد بوده و نوعی گرایش طبیعی و تمایل جنسی میان زن و مرد وجود دارد که نمود اعتدالی و فطری آن در ازدواج تجلی پیدا میکند.