Abstract:
برانگیختگی گروههای اجتماعی برای عمومیتدادن یک پدیده که تا پیش از اینترنت در قالب یکسویگی و با سازماندهی از پیش تعیینشده صورت میگرفت و رسانهها ستون اصلی شکل دادن افکار عمومی بودند با آمدن شبکههای اجتماعی در تعریف ”افکار عمومی“(Public Opinion) تغییراتی حاصل شد و کاربرد تعریف قبلی از میان رفت.
افکارعمومی در دوران یکسویگی رسانهها از قضا تعریف روشنتری در مقایسه با امروز دارد. با آمدن جهان شیشهای مکلوهان، رسیدن به یک تعریف تازه از افکار عمومیــ بهمثابة یک پدیده و امروز یک فرایندــ دشواریهای خاص خود را دارد. تفاوت یکسویگی، دوسویگی و چندسویگی محور چالش این تعریف است که با عبور از آن میتوان به چارچوبهای تازه برای این تعریف دست یافت.
در این مقاله سعی میشود با مروری بر تعاریف افکارعمومی از زمان پیدایش تاکنون، تاثیرات وب یک و شبکههای اجتماعی بهعنوان وب 2، بر تغییرات این تعاریف بررسی و چشماندازی از روند این تعریف در پیشرفتهای وب و بهخصوص وب 3 ترسیم شود
Excitement of social groups to generalize a phenomenon until before the advent of the Internet was done in a unidirectional framework and through a pre-determined organization and the media were the main pillars of shaping the public opinion. But changes have been introduced in the definition of public opinion with the advent of social networks and usage of previous definitions has become obsolete.
During the unidirectional era of the media, the public opinion had a clearer definition compared to today. With the emergence of glass window of McLuhan coming to a new definition for public opinion- as a phenomenon and a process today - has its own difficulties. The unidirectional, bidirectional and multidirectional difference is the axis of the challenge of this definition and that by passing through it, new frameworks can be found for this definition. This paper has tried to review public opinion definitions since its advent until now, examine the effects of Web 1 and social networks as Web 2 on these definitions and draw a perspective on the trend of this definition in developments of Web especially Web 3.
Machine summary:
در این میان برانگیختگی یا جلب توجه پیش و پس از اینترنت چه تفاوتی کردهاست؟ آیا شبکههای اجتماعی بهعنوان وب 2 این تعریف را تحت تأثیر قرار دادهاست؟ اگر پاسخ مثبت است ابعاد این تغییر چیست و چه تعریف تازهای میتوان از افکار عمومی ارائه کرد؟ به دیگر سخن، برانگیختگی گروههای اجتماعی برای عمومیتدادن یک پدیده که تا پیش از اینترنت در قالب یکسویگی و با سازماندهی از پیش تعیینشده صورت میگرفت و رسانهها ستون اصلی شکلدادن افکار عمومی بودند با آمدن شبکههای اجتماعی چه تغییراتی حاصل شدهاست که کاربرد تعریف قبلی از میان رفته باشد.
بیتردید این مزیت نسبی را مدیون رسانههای ارتباط جمعی خواهیم بود، زیرا در تعریف دوران اول از افلاطون و ارسطو تا ماکیاولی، شاهد "تعریفهای فلسفی" (Philosophical definition) از افکار عمومی هستیم که به تعاریف سیاسی منتهی شدهاست.
» (مهدیزاده، 1386) بنابراین در تعریفهای پیش از تولد اینترنت از افکار عمومی ــ با همه وجوه تمایزی که هر یک از یکدیگر دارند ــ به این نتیجه میتوان رسید که "رسانه و سازماندهندگان آن" نقشی جدی در تعریف افکار عمومی ایفا کردهاند؛ تا جایی که حتی نظرسنجیها از مخاطبان و سنجش و اندازهگیری آن با روشهای شناختهشده علمی در عرصة ارتباطات به نوعی مطالعه تأثیرات رسانههای جمعی بر مخاطبان است.
تی که در سال 90 عنوان رسانههای اجتماعی را مطرح کرد (Capilanou & Bottler, 2010) خود باور نمیکرد این رسانهها ــ که در اصل همان مخاطبان شبکهای هستند ــ تا این اندازه، جهان را تحت تأثیر خود قرار دهند و مناسبات اجتماعی، معادلات قدرت و تعریف افکار عمومی را دچار دگردیسی عمیقی کنند.