Abstract:
در توجیه کیفر، گاهی سخن از اهداف و فلسفه کیفر به میان می آید. در مکاتب کیفری این موضوع مورد بحث قرار می گیرد که اهداف و فلسفه کیفرهای وضع شده کدام اند؟ ولی وقتی سخن از اهداف کیفر از نگاه اسلام به میان می آید، اموری مد نظر است که کیفر برای دستیابی به آنها پیش بینی و اجرا می شود و بهتر است این مباحث را با عنوان حکمت های کیفر بررسی کنیم. مقصود از حکمت های مجازات، مصالحی اند که مبینان شریعت به عنوان مصالح مبدا (حکمت) بیان کرده اند. گاهی نیز علت حکم (مصلحت معیار) در ادله بیان شده است که حکم دائرمدار آن است. البته بحث درباره حکمت کیفرهای اسلامی از نظر اهمیت، با علت وضع کیفر همردیف نیست؛ ولی تبیین حکمت کیفر از آن جهت که قانونگذار را در امر کیفرگذاری کمک می کند یا هدف قانونگذار را بیان می کند، قابل توجه و سودمند می باشد. در ادبیات حقوقی برای بیان این مفهوم، از اصطلاح «فلسفه مجازات» نیز استفاده می شود. در نوشتار حاضر، نخست به بحث فلسفه کیفر در سه بخش «حدود»، «قصاص» و «تعزیرات»، نگاه خاص شده است؛ زیرا هریک از این موارد از ویژگی ها و اهدافی برخوردارند. سپس با نگاه کلی، فلسفه کیفر از منظر اسلام مورد بررسی قرار گرفته است. نوشتار حاضر با ادبیات خاص درون دینی نگاشته شده است و به دلیل داشتن نوع جهان بینی و مبانی هستی شناختی و معرفت شناسی خاص، در منابع و آموزه های دین مبین اسلام، کاوش شده است.
To justify punishment, sometimes its objectives and philosophy are spoken of. In penal schools, discussions are made to find which the objectives and philosophy of the decreed punishments are. When objectives of punishment as viewed by Islam are spoken, however, what is intended is things to attain them punishment is predicted and executed; and, it is better to study and discuss these issues under 'wisdoms of punishment'. By 'wisdom of punishment', interests are meant which have been introduced as interests determined by the Origin (wisdom, hikmah). Sometimes wisdom of a verdict (the standard interest) has been stated in the evidence for verdict and the verdict depends upon it. Of course, importance of 'wisdom of the Islamic punishment's is not the same as that of the reason behind enacting these punishments; explication of the wisdom of punishment, since it helps the legislator to specify punishments or since it describes the goal pursuing by the legislator, is noteworthy and helpful. In legal literature, to mention this concept, the term 'philosophy of punishment' is used. In the present writing, 'philosophy of punishment' is discussed in three sections: 'hudud (Islamic punishments)', 'qisas (retaliation)', and 'tazirat (punishments having maximum and minimum limits determined by law and judge)'; for each of which has its own characteristics and objectives. Then, philosophy of punishment as viewed by Islam has been discussed. The present article has been put in writing in accord to intra-religious literature; and, since it has its own worldview, ontology, and epistemology, sources and teachings of the clear religion of Islam has been referred to and discussed.
Machine summary:
مجرم در برابر منافعی که مرتکب جرم در جهت ارتکاب جرم تحصیل کرده است، تشریع شده و ملاک و مناط کیفر، استحقاق مجرم و میزان قبح و بدی حاصل از عمل اوست؟ از سوی دیگر، آیا در آموزههای دین اسلام، کیفرها فقط به رفتار ارتکابی توجه دارند و متناسب با جرم ارتکابی اعمال میگردند؟ یا اینکه در رویکرد اسلامی نسبت به کیفرها، رویکردی فایدهگرا و به عبارتی غایتگرا مد نظر بوده است و فقط برای دستیابی به آثار و نتایج اجتماعی در آینده است که کیفر مرتکبان جرم، مجاز دانسته شده است؛ نتیجه این بیان و تلقی از کیفر بدانمعناست که در صورتی که کیفر نتواند آثار و نتایج مفیدی برای جامعه به دنبال داشته باشد یا در شرایط و وضعیت خاصی، آثار نامطلوب اجتماعی به دنبال داشته باشد، کیفر هیچگونه توجیهی ندارد و اسلام به ما اجازه اعمال چنین کیفری را نخواهد داد؟ در رویکرد دیگری، آیا میتوان مدعی شد فلسفه و هدف کیفر در آموزههای دین اسلام، یک هدف و فلسفه ترکیبی و مزجی است که البته در اینکه نوع دیدگاه ترکیبی چگونه قابل طرح میباشد، میتوان گونههای مختلفی از آن را ارائه کرد.
در هر حال، شارع مقدس برای حفظ حیات افراد جامعه، راهکارها و موانعی را تشریع کرده است که برخی تهدیدهای اخرویاند؛ مانند وعدهدادن به عذاب قیامت و جهنم (نساء: 93) و برخی دنیویاند؛ مانند کیفر قصاص که در آیات قرآن تصریح شده است؛ 2 بنابراین اگر انسان به مراتبی از تکامل اخلاقی رسید که قصاص یعنی ترمیم امور و تأمین حیات فردی و جمعی به روشی دیگر و جایگزین حذف فیزیکی میسر بود، مرجح نیز خواهد بود؛ زیرا هدف اصلی اعدام نیست؛ هدف حیات است و خداوند نسبت به همه بندگان و مخلوقات رحمة للعالمین است.