Abstract:
اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﯾﮏ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ـ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ از ﻧﻮع ﻣﻘﻄﻌﯽ ﺟﻬﺖ ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﯿﻮع اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﭘﺲ از زاﯾﻤﺎن ﺑﺮ زﻧﺎﻧﯽ ﺑﻮد ﮐﻪ ﺑﯿﻦ 30 ﺗﺎ 90 روز از زاﯾﻤﺎن آنﻫﺎ ﻣﯽﮔﺬﺷﺖ. ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﯿﺮی ﺑﻪ ﻃﺮﯾﻖ ﻏﯿﺮاﺣﺘﻤﺎﻟﯽ آﺳﺎن در دﺳﺘﺮس و ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﻫﺪف ﺑﺎ ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ 201 ﻧﻔﺮ اﻧﺠﺎم ﮔﺮدﯾﺪ و دادهﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از دو ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻋﻮاﻣﻞ دﻣﻮﮔﺮاﻓﯿﮏ و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ اﺳﺘﺎﻧﺪارد اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﺑﮏ ﻓﺮم ﺑﻠﻨﺪ ﺟﻤﻊآوری و اﻃﻼﻋﺎت ﺟﻤﻊآوری ﺷﺪه ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ روشﻫﺎی آﻣﺎری ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ و اﺳﺘﻨﺒﺎﻃﯽ ﻧﻈﯿﺮ آزﻣﻮن ﮐﺎیدو و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﺮم اﻓﺰار spss ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ و ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن داد 37 .3 درﺻﺪ اﻓﺮاد ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ از درﺟﺎت ﻣﺨﺘﻠﻒ اﻓﺴﺮدﮔﯽ رﻧﺞ ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ و ﺑﯿﻦ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﻣﯿﺰان ﺗﺤﺼﯿﻼت، ﺷﻐﻞ، ﭼﻨﺪﻣﯿﻦ زاﯾﻤﺎن، ﻧﻮع زاﯾﻤﺎن، ﺳﺎﺑﻘﻪ سقطﺟﻨﯿﻦ، ﺳﺎﺑﻘﻪ ﻣﺮده زاﺋﯽ، ﺳﺎﺑﻘﻪ اﻓﺴﺮدﮔﯽ در ﻃﻮل زﻧﺪﮔﯽ، ازدﺳﺖ دادن واﻟﺪﯾﻦ ﻗﺒﻞ از13ﺳﺎﻟﮕﯽ، اﺳﺘﺮس، ﻋﻮارض ﺑﺎرداری، ﻋﺪم ﺗﻮاﻓﻖ در اﻣﻮر ﺟﻨﺴﯽ و ﻣﺬﻫﺒﯽ، ﻣﯿﺰان رﺿﺎﯾﺖ از زﻧﺪﮔﯽ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ، اﻋﺘﯿﺎد، ﻧﺎﺧﻮاﺳﺘﻪ ﺑﻮدن ﺑﺎرداری، ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﯾﺎ ﮐﻼﻣﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮ، ﻣﯿﺰان ﺣﻤﺎﯾﺖ، ﻣﯿﺰان اﺧﺘﻼف زﻧﺎﺷﻮﺋﯽ، ﻣﻄﺮح ﺷﺪن ﺻﺤﺒﺖ از ﺟﺪاﯾﯽ و ﻃﻼق، ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﺟﻨﺲ ﻧﻮزاد ﺑﺎ ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﺷﺨﺺ و ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﺑﻮدن ازدواج ﺑﺎ اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﭘﺲ از زاﯾﻤﺎن ارﺗﺒﺎط ﻣﻌﻨﯽ داری وﺟﻮد دارد. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺮ ﺑﻬﺪاﺷﺖ رواﻧﯽ ﻣﺎدران و ﮔﻨﺠﺎﻧﺪن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﻏﺮﺑﺎﻟﮕﺮی، ﺣﻤﺎﯾﺘﯽ و ﻣﺸﺎوره ای ﺑﻬﺪاﺷﺖ روان در ﻣﺮاﻗﺒﺘﻬﺎی روﺗﯿﻦ ﭘﺲ از زاﯾﻤﺎن ﺑﻪ ﺧﺼﻮص ﺑﺮای ﮔﺮوﻫﻬﺎی در ﻣﻌﺮض ﺧﻄﺮ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﻣﯽ ﮔﺮدد.
Machine summary:
"از نظر آماری اختلاف معنی داری وجود دارد که این مطلب بیانگراین نکته است هرچه سطح تحصیلات پایین تر باشد(٦٠ درصد زیر دیپلم )میزان افسردگی بیشتر است همچنین بین سطوح شغل ، چندمین زایمان ، نوع زایمان ، سابقه افسردگی در طول زندگی، میزان حمایت خانواده خود زن از وی، سابقه سقط جنین ، سابقه مرده زائی، از دست دادن والدین پیش از١٣سالگی، استرس ، توافق با همسر در امورمذهبیواعتقادی، میزان رضایت از زندگی زناشویی، اعتیاد، خشونت فیزیکی یا کلامی با همسر، میزان اختلاف زناشوئی، مطرح شدن صحبت از جدایی و طلاق ، بارداری خواسته یا ناخواسته و ازدواج خواسته یاتحمیلیازخانواده ، با افسردگی پس از زایمان رابطه معنی داری وجود دارد (٠٠٠٧<p).
افسردگی مادر پس از تولد بچه ، می تواند در طول مدت و شدت بروز آن از افسردگی خفیف تا انواع شدید متفاوت باشد لذا تأکید بیشتر بر لزوم افزایش آمادگی مادران و مراقبین آنها در زمینه عوامل خطر این اختلال و جلب حمایت خانوادگی و اجتماعی توسط مراقبین بهداشتی شامل پرستاران و ماماها می تواند در پیشگیری از اختلال افسردگی پس از زایمان مؤثر باشد و در کل با توجه به شیوع بالای افسردگی پس از زایمان ، غربالگری، شناسایی و ارزیابی این اختلال مهم است و میبایست آموزش زنان در دوران بارداری در رابطه با این اختلال توسط مراقبان بهداشتی مد نظر قرار گیرد."