Abstract:
ور نوعی سوگند مقدس ایزدی است که در ایران باستان برای دادرسی در محاکمه های مشکل و مبهم به کار می رفت. نحوه اجرای این سوگند با آتش یا آب بود؛ به گونه ای که در صورت اثباتنشدن جرم، متهم را با رسومی ویژه و در حضور موبدان وادار می کردند در آتش یا آب برود یا یکی از اعضای بدن خود را با شیئی آتشین و تفتیده مماس کند و بی گناهی خود را به اثبات رساند. اگر آتش یا آب به متهم آسیب نمیرساند، بیگناهی او ثابت می شد. این سوگند از قدیم در بلوچستان رایج بود و امروزه شیوه اجرا و اصطلاحات
نمونه بازتاب این سوگند در « شهداد و مهناز » مربوط به آن هنوز دیده می شود. داستان ادبیات بلوچی است. مهناز یکی از دو قهرمان اصلی داستان، به بی عفتی متهم می شود و به سوگند آتش تن می سپارد. این داستان گمنام ایرانی با داستان سیاوش در شاهنامه قابل سنجش است. در این مقاله، چگونگی اجرا، شیوه های مختلف این سوگند در بلوچستان، داستان شهداد و مهناز و نیز لغات و اصطلاحات رایج آیین ور در زبان بلوچی بررسی می شود.
Trial by ordeal، was kind of a divine sacred oath that in the ancient Iran used during a difficult and obscure trials for the proceedings. This kind of oath was done by fire or water. So that، in the presence of priests، if proven not guilty، the charged person with special traditions was forced to go into fire or water، or that one of his limbs with thorny fiery object was touched to prove his innocence. During the inauguration، If fire or water did not harm the defendant. His innocence was proved. The way to do this ordeal and the related terminologies indicates very common that is widely used in Balochistan. In the Balochi story "shahdad and Mahnaz "، Mahnaz is one of the two main hero of the story، she was charged with an illegitimate relationship، as Siavash in Shahnameh gives the oath of fire. After the ceremony and the oath Procedures، she proudly comes out of the fire. This unknown Iranian story is scalable with the story of Siavash in Shahnameh. In this article in addition to a comparison of the two stories are that made، vocabularies and common phrases in the trial by ordeal in the Balochi language are mentioned with correct meaning
Machine summary:
"پژوهشی دربارٔە آیین ور در بلوچستان عبدالغفور جهاندیده * ١ )تاریخ دریافت: ١٤/١١/٤، تاریخ پذیرش: ١٦/٦/١( چکیده ور نوعی سوگند مقدس ایزدی است که در ایران باستان برای دادرسی در محاکمه های مشکل و مبهم بهکار می رفت.
نحوة اجرای این سوگند با آتش یا آب بود؛ بهگونهای که در صورت اثباتنشدن جرم، متهم را با رسومی ویژه و در حضور موبدان وادار می کردند در آتش یا آب برود یا یکی از اعضای بدن خود را با شیئی آتشین و تفتیده مماس کند و بی گناهی خود را به اثبات رساند.
در این مقاله، چگونگی اجرا، شیوههای مختلف این سوگند در بلوچستان، داستان شهداد و مهناز و نیز لغات و اصطلحات رایج آیین ور در زبان بلوچی بررسی میشود.
ابراهیم پورداود در شرح و توضیح اوستا و منابع زردشتی، محمد معین در کتاب مزدیسنا و ادب فارسی، هاشم رضی در شرح اوستا و متون زردشتی ، حسین کیانی در سوگند در زبان و ادب فارسی و مهرداد بهار در پژوهشی در اساطیر ایران از این آیین سخن گفتهاند.
شیؤە اجرای مراسم سوگند روگن و مندریک در این شیوه، متهم میبایست مقدمات اجرای سوگند را همانند روش گذر از آتش اجرا میکرد، سپس دست خود را در روغن داغ فرو میبرد و انگشتر را با انگشت سبابه بیرون میآورد و در انگشت خود قرار میداد.
پیشینٔە آیین ور در فرهنگ و ادب بلوچی داوری ایزدی در بلوچستان بهعنوان نوعی سوگند، همانند دیگر نقاط جهان و از روزگار کهن، راهحل نهایی برخی قضاوتهای پیچیده بوده است.
در این داستان، مهناز قهرمانی است مانند سیاوش در ادب فارسی و سیتا در ادب هندی که پاکبودن خود را با گذر از آتش ثابت می کند."