Abstract:
در مطالعهحاضر، رشد تولید و تورم در اقتصاد ایران در دوره زمانی 93-1350، با استفاده از یک مدل پویای عرضه کل- تقاضای کل، مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا روابط بین سریهای زمانی ارزیابی شد. در ادامه و جهت تحلیل بیشتر، از ساختار اقتصاد کلان ایران جهت مدلسازی در چهارچوب VAR ساختاری استفاده گردید. نتایج تجربی نشان داد که شوکهای وارده از طرف سیاستهای پولی و مالی و نرخ مبادله، اثر مثبتی در ایجاد تورم خواهند داشت. همچنین محصول نهایی، تا حد زیادی تحت تأثیر شوکهای طرف عرضه اقتصاد و شوکهای مالی قرار دارد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نیز بیانگر این مطلب بود که اثر سیاستهای مالی انبساطی در ایجاد تورم در مقایسه با افزایش تولید، به مراتب شدیدتر خواهد بود. همچنین نتایج حاصل از محاسبه تورم هستهای نیز نمایانگر این مطلب بود که تورم در ایران بیشتر ریشه در طرف تقاضای اقتصاد دارد. از این رو و با استفاده از یافتههای مطالعه حاضر، مدیریت سیاستهای طرف تقاضای اقتصاد از طریق سیاستهای انقباظی پولی و مالی به نحوی که رشد تولید و کاهش تورم را تضمین نماید، پیشنهاد میگردد.
In this paper، output growth and inflation were examined in Iran by using a dynamic aggregate supply and aggregate demand model during 1971-2013. For this purpose، at first the relationships among time series were evaluated. Then، the structure of the Iranian macroeconomy was used to design the structural Vector Auto-regression (VAR) models. Empirical results showed that shocks to terms of trade، monetary and fiscal policy will have positive effects on the inflationary process. Furthermore، output is mostly driven by fiscal and supply shocks. The results of variance decomposition implied that the inflationary effect of expansionary fiscal policy is far greater than increasing in output. In addition، calculated core inflation showed that the inflation in Iran has roots in demand side of the economy. Therefore، this paper recommends the demand side management policies، i.e.، contractionary fiscal and monetary policies، which guarantee the output growth and decrease in inflation rate.
Machine summary:
تحليل تورم، رشد توليد و پايداري اقتصادي در ايران 1 سيد حبيبال موسوي 2 شيوا سلطاني تاريخ دريافت: ٥٣٣٤/٥/٨٧ تاريخ پذيرش: ٥٣٣١/٨/٥١ چکيده در مطالعه حاضر، رشد توليد و تورم در اقتصاد ايران در دوره زماني ٣٣-١٣٧٠، با استفاده از يک مدل پوياي عرضه کل- تقاضاي کل، مورد بررسي قرار گرفت.
لذا مطالعه حاضر تلشي است در جهت تحليل رشد توليد و تورم ناشي از تکانههاي موجود در کل سيستم اقتصادي و بررسي ميزان تأثيرگذاري شوکهاي طرف عرضه و تقاضاي اقتصاد بر دو متغير مذکور در قالب يک مدل اقتصاد باز عرضه کل- تقاضاي کل.
نتايج مطالعه مذکور همچنين نشان داد که در کشورهاي مورد بررسي، تورم پديدهاي بهشدت پولي است و نيز ارتباط معنيداري بين نرخ رشد عرضه پول و نرخ رشد بلندمدت محصول در اين کشورها وجود ندارد.
نتايج مطالعه اتاري و جاوب )٢٠١٣ ,Javeb &Attari ( نيز نشان از اين واقعيت دارد که در کشور پاکستان، وجود رابطه منفي بين تورم، مخارج دولت و رشد اقتصادي در دوره ٢٠١٠-١٣٠٠ تأييد ميگردد.
در مطالعه حاضر، با هدف تحليل منابع موجد نوسانات تورمي، از يک مدل پوياي عرضه کل - تقاضاي کل در قالب يک اقتصاد باز کوچک و نيز از مدل VAR ساختاري جهت تفکيک تکانههاي موجود در متغيرهاي مورد بحث و استناد آن به نرخ مبادله، عرضه، تراز پرداختها و سياستهاي پولي و مالي استفاده گرديد.
نتايج تجزيه واريانس پيشبيني نيز نشان داد که شوکهاي عرضه و شوکهاي پولي داراي آثار بلندمدت و ماندگار بر رشد توليد و تورم در اقتصاد ايران خواهد بود.