Abstract:
تأویل از ویژگیهای مشترک زبان قرآن و متون عرفانی است. در این مقاله با تمرکز بر تأویلات حدیقة سنایی، تقسیمبندیهای متنوعی برای تأویل ارائه میگردد. تأویلهای حدیقه را میتوان در دو گروه کلی تأویل مستقیم و غیرمستقیم بررسی کرد. همچنین این تأویلها با توجه به اقتضای حال مخاطب، گوینده و متن به سه نوع مخاطبمحور، گویندهمحور و متنمحور تقسیم میشود. در بررسی سطح باطنی تأویلهای حدیقه میتوان دریافت گاه این سطوح، چندلایه و تودرتوست. به همین سبب از مبحثی با عنوان سطوح مختلف تأویل یاد میشود. تمثیل در حدیقه از جایگاه ویژهای برخوردار است. سنایی بیشتر در قالب تأویل مستقیم، معنای باطنی (تأویلی) بسیاری از تمثیلهای حدیقه را بیان کرده است اما گاه وسعت معنایی تمثیل بهگونهای است که خواننده نیز میتواند با توجه به اقتضای متن و حال خود سطوح دیگری از تأویل را ارائه کند. بررسی تأویلات حدیقه از منظر علم معانی و با توجه به مقتضای حال، همچنین بررسی سطوح مختلف تأویل از اهداف و نوآوریهای این پژوهش است.تأویل آیات الهی، تأویل داستانهای پیامبران، احادیث و سخنان بزرگان، مفاهیم و اصطلاحات عرفانی، نکات اخلاقی، برجستهترین موضوعات تأویلی در حدیقه است.
Machine summary:
سنایی بیشتر در قالب تأویل مستقیم ، معنای باطنی (تأویلی) بسیاری از تمثیل های حدیقه را بیان کرده است ، امـا گاه وسعت معنایی تمثیل به گونه ای است که خواننده نیز میتواند با توجـه به اقتضای متن و حال خود سطوح دیگری از تأویل را ارائـه کنـد.
در ایـن زمینه ، از پژوهش های زیر می توان یاد کرد: الف ) مقالۀ «نقش تأویل در گسترش زبان عرفان » (محمدی کلـه سـر، ١٣٩٣) که در آن ، بحث های مفیدی دربارة تأویل و انواع آن در زبان عرفانی مطرح شده است و به همین سبب این پژوهش را می توان از منابع برجسـتۀ پـژوهش حاضر دانست ؛ البته بحث انواع تأویل ، به گستردگی مباحـث حاضـر در ایـن پژوهش نیسـت ؛ بـرای مثـال ، دربـارة بررسـی سـطوح تأویـل و انـواع تأویـل (خواننده محور، نویسنده محور و متن محور) در آن بحثی ارائه نشده است .
الف ) تأویل مخاطب محور: ادبیات معناگرای کلاسیک ، همواره مخاطـب را شخصـیتی منفعل درنظر گرفته اسـت کـه دربرابـر مـتکلم متواضـع اسـت و فقـط درصـورت درک یـا درک نکردن ، در مقام تصدیق یا تکذیب سخن گوینده قرار می گیرد (پورنامداریان ، ١٣٩٠: ٤)، اما در متون عرفانی و مطرح شدن بحث تأویل در این آثار مـی تـوان گفـت تـا حـدی از شخصیت منفعل خواننده کاسته شده است ؛ زیرا در برخی از این تأویل ها، نقش خواننـده در دریافت تأویل و معنای نهانی بسیار مؤثر است .
ک : فراهیــدی ، ١٤٠٥: ٣٦٨- ٣٦٩ ذیـل أول ؛ ابن فارس ، ١٤١٤: ٦٢؛ راغب اصفهانی ، بی تا: ٢٧؛ ناصرخسرو، ١٣٦٣: ١١٦؛ ذهبی ، ١٣٩٦: ٢٠؛ ابـن - رشد، ١٣٥٨: ٤١.