Abstract:
این نوشته تلاش می کند که نگرش سنت گرایان به مثابه یک جریان عرفانی ـ اجتماعی را
درباره جنبش های دینی و اسلامی مورد توجه قرار داده و با بازخوانی اندیشه حسین نصر
در این باره، دیدگاه وی را در مورد جریان بنیادگرایی و اصول گرایی مرور کرده،
آن گاه تحلیل وی را از انقلاب اسلامی مورد مطالعه و نقد قرار دهد.
Machine summary:
"نکته نخست که در گفته های نصر باید مورد توجه قرار بگیرد این است که وی بنیادگرایی را «نسنجیده ترین اصطلاح»،([23]) «ناخوشایند»، «ساختگی»، «دارای کاربردهای شیطانی»([24]) و «انگی برای کوبیدن اسلام»([25]) می داند و با اشاره به ضرورت بازخوانی این اصطلاح، چنین می نویسد: برای تحقق این غایت، باید به مدد تلاش و کوشش فراوان همه طرف ها، فضای بحث را از ]گرد ابهامات [پیراست و اصطلاحاتی مانند بنیادگرایی، افراطی گری و نژادگرایی را از نو در مطالعه گرفت و آنها را نه در پرتو اغراض سیاسی آنی، بلکه در پرتو حقیقت تعریف و تحدید کرد.
([44]) حسین نصر درباره خوی ستیز غربی ها در برخورد با اسلام و دیگر جوامع که منجر به ظهور حرکت های مقاومت در کشورهای مختلف در برابر غرب شده است و نقش مسیحیت در این بین، چنین می گوید: جمعی از ]محققان[ فیلیپینی سرگرم نوشتن کتابی هستند در این باره که چگونه مسیحیت در مقایسه با اسلام، صلح طلب است; در حالی که به سادگی از یاد برده اند که آن گاه که اسپانیایی ها ـ بنا به وقایع نگاری های خودشان ـ به فیلیپین حمله کردند، پس از چیرگی بر سلطنت اسلامی این کشور به مرکزیت مانیل، ده ها هزار مسلمان را به خاک و خون کشیدند و از آنهایی که زنده مانده بودند بر هر که دست می یافتند او را وامی داشتند تا به آیین کاتولیک درآید..."