Abstract:
همواره تحولات مصر به لحاظ منطق های تاثیرات عمیقی داشته و این تاثیرگذاری عمیق به جایگاه مصر در
جهان عرب و اسلام باز م یگردد، مصر به واسطه موقعیت جغرافیایی و پیشینه تاریخی از جایگاه مهمی
در خاورمیانه برخوردار است. اکنون نیز دگرگون یهای پیش آمده در خاورمیانه و حرک تهای مردمی در
مصر با تاثیر پذیرفتن از فرایند فشارهای داخلی و خارجی شتاب گرفته و در نتیجه زمانی که راهی برای
اصلاح ساختار سیاسی وجود نداشت، تغییراتی که صورت گرفت موجب انقلاب مردمی در این کشور
شد. هرساختار سیاسی که در مصر شکل گرفته تاثیرات عمد های بر نوع ساختارهای سیاسی کشورهای
منطقه گذارده که به نفوذ فکری مصریان در جوامع عربی و شمال آفریقا باز م یگردد. در مورد چرایی
حوادثی که به انقلاب مصر منتهی گشت، بحثهای زیادی مطرح و عوامل زیادی به عنوان دلایل آن ذکر
شد هاند. سوال اصلی پژوهش حاضر به بررسی نقش دموکراسی خواهی در انقلاب مصر م یپردازد؟ در
پاسخ به سوال فوق به نظر م یرسد که گرو ههای دموکراسی خواه و اصلاح طلب، حکومت اقتدارگرای
مصر، طبقه متوسط جدید، نقش نخبگان سیاسی، شیوه برخورد حکومت مصر )در دوران مبارک(،
انتخابات 2010 پارلمانی مصر و ناامیدی از روند دموکراسی در وقوع انقلاب مصر نقش بارزی داشته اند.
Egypt has been undergoing radical changes in the region، and this deep impact is due to the Egypt's position in the Arab and Islamic world. Due to its geographical location and historical background، Egypt has an important role in the Middle East. Now، the changes in the Middle East and popular movements in Egypt have been accelerated by influencing the process of internal and external pressures، and thus، when there was no way to reform the political structure، the changes has led to a popular revolution in the country. The political structure formed in Egypt has had a major impact on the political structures of the countries of the region، which is related to the intellectual influence of the Egyptian people in Arab and the North African societies. There are many discussions about the causes of the events that led to the Egyptian Revolution and many factors are mentioned as reasons. The main concern of the present study is to examine the role of democracy in the Egyptian revolution. In response to the research question، it seems that the democratic and reformist groups، the authoritarian rule of Egypt، the new middle class، the role of the political elites، the way of dealing with of the Egyptian government (during Mubarak era)، the 2010 parliamentary elections in Egypt، and the hopelessness of democratic process in the occurrence of the revolution of Egypt played significant roles.
Machine summary:
در واقع آنها به امید تحقق وعده های قوم گرایان و حزب واحد ناصری ، در انتظار باقی ماندند تا اینکه انور سادات روی کار آمد و فشار و سرکوب را بیشتر کرد و سپس حسنی مبارک هم آن را با برقراری حالت فوق العاده ـ که ٣٠ سال ادامه داشته ـ تحکیم نمود و بدین ترتیب مردم مصر در عمل و به قول خود «تسلیم امر واقع » شدند و در انتظار دریچه ای برای آزادی و استقلال ماندند (خسرو شاهی ، ١٣٨٩: ٤٤).
تغییر در ماده ٧٦ قانون اساسی بر این مبنا صورت می گرفت که نامزدها برای مشارکت در مبارزات انتخاباتی حتما باید از سوی احزابی قانونی معرفی شوند که پنج سال سابقه فعالیت سیاسی داشته باشند و آن حزب توانسته باشد ٥ درصد از کرسی های پارلمان را کسب نماید و یا در صورتی که افراد تمایل داشته باشند به طور مستقل وارد عرصه انتخابات شوند، می بایستی رضایت حداقل ٢٥٠ نفر از مجلس ٤٥٤ نفری مصر را به دست آورند.
مبارک در دهه آخر حکوت خود با توجه به ناتوانی های ساختاری در نظام سیاسی دست به گشایش هایی در صدد جلب رضایت حامیان غربی و تا حدودی نیز خلاصی از فشارهای داخلی برای دست یابی به دموکراسی در صدد ایجاد گشایش در فضای سیاسی پرداخت که نمونه آن را می توان در سال های قبلی و به ویژه انتخابات پارلمانی ٢٠٠٥ و پیروزی چشم گیر گروه اخوان المسلمین در آن ، که به ایجاد آگاهی مردمی در دست گیری سرنوشت خود و توانایی در امکان تغییر در حکومت انجامید.