Abstract:
هدف: استدلال بر وجود معیاری حداقلی برای علم؛ یعنی خطاپذیری و همچنین ارائه معیار نویسندگان؛ یعنی آزمون پذیری است.
روش: نقد و بررسی رویکردهای مختلف در مورد چیستی روش علمی و معیار های لازم برای معرفت علمی در سه دیدگاه پوزیتیویسم منطقی، ابطال گرایی پوپر و ساخت گرایی، به علاوه آموزه صدق جزیی داکوستا و فرنچ است.
یافته ها: نظریه های علمی خطاپذیرند، رای ساخت گرایان بر عدم وجود هر گونه معیار برای نظریه های علمی نا صواب است، «آزمون پذیری» معیاری مناسب برای علم است.
نتیجه گیری: با اینکه معیار های متنوع و متحول و پسینی برای پذیرش نظریه های علمی در طول تاریخ وجود داشته است، ولی لزوم خطاپذیر بودن نظریه های علمی، معیاری است پیشینی که عنصر مقبول در دو دیدگاه پوزیتیویسم منطقی و ابطال گرایی پوپر است که در صورت حذف آن، تمایز میان معرفت علمی و تجربی از دیگر معارف بشری از بین خواهد رفت.
Objectives: The major aim of the present article is to reason on the minimum criterion for science; the possibility of mistaking and also presenting a criterion (standard) to penmen (test and experience).
Method: The method of the research is criticizing different approaches about scientific method and required standards (criterion) for scientific knowledge in three views: logical positivism، popper falsifiable theory and structures theory and also little validity teachings of dakosta and fereng.
Conclusion: The authors of the survey conclude although there have been a variety of criterion and standards to accept the scientific suggestions over the history; but the possibility of mistake in scientific views is considered as a pre criterion which is an accepted factor in both logical positivism and popper falsifiable theory . If we omit the mentioned pre criterion then we will not be able to distinguish experimental and scientific knowledge from other human knowledge.
Machine summary:
نتیجه گیری: با اینکه معیارهای متنوع و متحول و پسینی برای پذیرش نظریههای علمی در طول تاریخ وجود داشته است، ولی لزوم خطاپذیر بودن نظریههای علمی، معیاری است پیشینی که عنصر مقبول در دو دیدگاه پوزیتیویسم منطقی و ابطالگرایی پوپر است که در صورت حذف آن، تمایز میان معرفت علمی و تجربی از دیگر معارف بشری از بین خواهد رفت.
مسئلۀ مهم این است که آیا میتوان معیاری (هر چند حداقلی) برای تمایز میان علم تجربی و سایر حوزههای معرفت بشری یافت؟ به نظر میرسد بسیاری از فلاسفۀ علم کنونی، منکر وجود چنین معیاریاند.
در این مقاله، از میان دیدگاههای اخیر مطرح شده در فلسفۀ علم، سه دیدگاه مهم؛ یعنی دیدگاه پوزیتیویستهای منطقی، ابطالگرایان و ساختگرایان در بارۀ تعلق نظریهها به حوزۀ علم تجربی، به اجمال بیان میشود و نشان داده میشود که تنها دیدگاه ساختگرایان است که وجود هر گونه معیار پیشینی را برای علم منکر میشود.
ولی نکتۀ مهمی در نگاه آنها وجود دارد و آن این Boyd Principle of Meaning Confirmation Earman Talbott Creath برای ملاحظه بحثی اجمالی در مورد تأیید، ر.
(همان: 34-33) Justification Gettier Pollock & Cruz Justified Belief Gattei نکتۀ مهم دیگری که در مورد دیدگاه فلسفی پوپر در خصوص علم باید بدان اشاره کنیم، تمایز میان مقام داوری 1 و مقام گردآوری 2 است (برخی همچون فرنچ و داکوستا این تمایز را نمیپذیرند).
به این ترتیب، کلگرایی تأییدی، مستلزم آن است که یک نظریه با توجه به تجربه، تعین ناقص داشته باشد و Context of Justification Context of Discovery Ladyman Confirmation آolism Under Determination برای یک نظریه، همواره میتوان نظریههایی به طور تجربی معادل، ولی به طور کلی ناسازگار با آن (در حوزۀ عبارات نظری) پیدا کرد.