Abstract:
موضوع پژوهش پیشرو، آسیبشناسی ادبیات دینی کودک در عصر حاضر است. دین و کودک مفاهیم بسیار حسّاس و ظریفی هستند و بدیهی است که نوشتن از دین برای کودکان، این حسّاسیت را دو چندان میکند.
نویسندهی ادبیات دینی کودک، کسی است که علاوه بر بهرهمندی از گوهر ادبیّت، تسلّط کامل بر دین و احاطهی جامع بر کودک و خواستها و روحیات او داشته باشد و روشن است که اگر چنین نباشد این حوزه از ادبیات دینی گرفتار آفتهایی میگردد و از هدف اصلی خویش دور میماند.
پژوهش حاضر طی دو فصل به بررسی این موضوع پرداخته است:
فصل اوّل: شناخت مفاهیم پایه. در این فصل، کلیدواژههای پژوهش به منظور دستیابی به تعریفی شایسته و خاص از ادبیات دینی کودک، مورد تعریف و بررسی قرار میگیرد و در برخی موارد ابعاد متفاوت هر موضوع نیز مطرح میگردد.
فصل دوم: شناخت آسیبها و ارائهی راهکارهایی در جهت آسیبزدایی. در این فصل، مهمترین آسیبها طی یک دستهبندی جامع و کلّی مورد بررسی قرار میگیرند. این آسیبها عمدتا از جانب خالق اثر به اثر وارد میشوند و میتوانند پیامدهای نامطلوب و گاه جبرانناپذیری بر حال و آیندهی کودکان داشته باشند. در ادامهی این فصل، چند راهکار اساسی در جهت جلوگیری از آسیبها و یا درمان آنها ارائه میگردد.
Machine summary:
"علاوه بر این، برخی از آنها به هدف و فلسفهی ادبیات و شگردهای مربوط به آن واقف نیستند و متأسفانه بر اساس پژوهشهای نگارنده بیشتر آثار این عرصه گرفتار این هر سه آسیب هستند؛ زیرا دانستیم که هنر به علاوهی دین، ابزار تکامل بشر است؛ اما این که ادبیات دینی کودک در کشور ما چقدر بر این مبنا عمل میکند و تا چه حد ذهن و اندیشهی کودک ایرانی را ارتقا و غنا میبخشد، سؤالی است که پاسخ آن در پژوهش حاضر خواهد آمد.
در هرحال چنین به نظر میرسد که برای دستیابی به چشمانداز و تعریفی قابل قبول از کودک و مفهوم کودکی ناگزیریم ویژگیها و علاقهها و نیازهای این موجود کوچک و پیچیده را مورد بررسی قرار دهیم؛ زیرا به خوبی آگاهیم که ادبیات کودکان را باید خواستهای کودک تعریف کند نه مصلحتهای جامعهی بزرگسالان.
این، در حالی است که مفاهیم هنر و به معنی اخص ادبیات و دین و کودک، هر سه از حساسیت ویژهای برخوردارند و عدم توجه به این حساسیتها علاوه بر آسیب و صدمهای که به اصل موضوع وارد میکند باعث ایجاد آسیبهایی بر روح مخاطب یعنی کودک نیز میگردد.
اکنون جای این سؤال باقی است که با وجود اهمیت و حساسیت بینظیر این عرصه، آیا تمام کسانی که خود را منتسب به آن میدانند از چنین تخصصهایی برخوردارند؟ آیا به لحاظ دینی و مذهبی از پس شبههها و سؤالات متفاوت برمیآیند؟ آیا هدف ادبیات را میشناسند؟ و آیا کودک را به عنوان یک انسان کوچک میبینند یا موجودی شگفتانگیز و نیازمند مطالعه؟ آنچه تاکنون گفته شد جزو مهمترین آسیبهایی بود که از جانب نویسنده به این حوزه وارد میشود."