Abstract:
عشق گمشدة دنیای پرتخاصم امروز است. اکنون، اصنافی از بشر گرفتار عصبیت در معنای منفی آن قو م مدارانه و نفس سرکش خود شد ه اند. اینان با سلط هگری و زیاد ه خواهی زمینه نابودی محیط زیست و زوال روح انسانی و به هدر دادن زحمات دانشمندان در کاستن از آلام بشری را فراهم می آورند. البته این پدیدة تازه ای نیست . در گذشتة تاریخی نیز کسانی دست به چنین اقدامات مخرّبی می زدند. در برابر اینان کسانی هم هستند و در گذشتة تاریخی نیز بود ه اند که به سلامت و سعادت بشر می اندیشند. تعصب و خودمداری نیروی محرکة گروه نخست و عشق و ایثار، انگیزة گروه دیگر در حیات اجتماعی شان است. به نظر م یرسد راه حل این مسئله را باید در غلبه تفکر انسان گرایانه و طبیعت دوستانه جستجو کرد. متصوفان و عارفان از دیرباز برای پرورش روح انسانی در خود و مریدانشان، به پاک نفسی روی آورده و با سرکوب نفس امّاره به مبارزه با جهل، خشم، بغض، قهر، کبر، کینه، حسد، بخل، کفر و نفاق می پرداخته اند. آنان عشق به انسان و طبیعت را جایگزین آن ذمائم می کردند و خود و پیروانشان را آمادة پذیرش عشق الهی می نمودند . انسان امروزی برای شکستن مرزهای عصبیت و نفس پرستی و اشاعة انسان دوستی، نیازمند چنین نقش هایی است؛ الگوهایی که بعضا جان بر سر اهداف انسانی خود نهاد هاند. داراشکوه شاهزادة تیموری هند
از جملة کوشندگان این راه بود.
Machine summary:
در زبان فارسی دکتر تاراچند و محمدرضا جلالی نـائینی و سـیدمخدوم رهـین کـه بـه ترتیـب اوپانیشاد و رسالة حق نما و مجمع البحرین و اپنکهت مندک و حسنات العارفین او را تصحیح کرده اند، به زندگی ، افکار و آثار داراشکوه پرداخته اند.
او آشـکارا کسانی را که در برابر گفتمان فکری اش قرار داشتند، محکـوم مـی نمـود و هرچـه بـه دوران ١ محمد داراشکوه (١٣٥٢)، حسنات العارفین ، با تصحیحات و مقدمة سیدمخدوم رهـین ، تهـران : مؤسسـة تحقیقـات و انتشارات ویسمن .
نیز که داراشکوه ترجمة اوپانیشاد را به سامان رساند، در مقدمـة آن بـه وجود «جهلایی » اشاره کرد که خداشناسـان و موحـدان را تکفیـر مـی کننـد؛ حربـه ای کـه 4 «ملایان » از دیرباز علیه سالکان راه حق به کار برده اند.
٤ داراشکوه در ابتدای حسنات العارفین به این نکته اشاره کرده است : «...
١ قانونگو، بـه درسـتی ، داراشـکوه را کـه بـا افکار انسانی اش در پی رفع موانع دوستی و ایجاد نزدیکی بـین مسـلمانان و هنـدوان بـود، پیـروز تاریخ می داند و معتقد است هرکس بخواهد این هدف را تعقیب کنـد، بایـد او را الگـوی خـود 2 قرار دهد و کار را از جایی شروع کند که داراشکوه به آن جا رساند.
-Husain, Tasadduq (2002), "The Spiritual Journey of Dara Shikoh," Social Scientist, Vol. 30, Nos. 7-8, July-August, pp, 54-66, http:// www,jstor,org/stable/3518151, -Islam, Riazul (1970), Indo-Persian Relations, Tehran: Iranian Culture Foundation.