Abstract:
استکمال انسان از دیدگاه فلاسفه امری پذیرفتهشده است. نفس انسان دارای دو ساحت عالی و سافل است. انسان با دو ابزار علم و عمل میتواند در جهت عالی نفس سیر کرده، مراحل استکمال را طی کند یا از کمال فاصله بگیرد و جهت سافل وجودش را تقویت کند. نوشتار حاضر موانعی را بررسی میکند که بر سر راه عمل استکمالبخش قرار میگیرند و سیر انسان در مسیر سعادت و غایت حقیقی را، که همان قرب خدا و مقام خلیفةاللهی است، با مشکل مواجه میکنند. بررسی موانع عمل از آن روی مهم است که شناخت آنها انسان را یاری میکند تا ضمن دوری از آنها به سمت عواملی سوق یابد که در استکمال وی مؤثرند. در این مقاله، پس از استقصاء و دستیافتن به این موانع در آثار ملاصدرا، همچون حب دنیا، شیطان و اولیایش، تقلید، جهل و عقاید باطل، بیایمانی، ضعف ایمان و ... ، به تحلیل این موانع و نحوه تأثیرگذاری آنها بر استکمال انسان پرداخته شده است.
Machine summary:
معنای استکمال انسان در نظر ملاصدرا استکمال انسان بدین معنا است که نفس انسان ، به عنوان صورت و حقیقت وی (صدرالدین شیرازی ، ١٣٦٣: ٢١٨) با حرکت جوهری در اثر دو عامل معرفت و عمل اختیاری (همو، ١٩٨١، ج ٩: ١٩) تدریجا واجد کمالات و فعلیت های ویژه خود شود که قبلا به صورت بالقوه بوده است .
بنابراین ، چنین استکمال و فعلیتی اعم از استکمال و فعلیت جنبه عالی نفس و جنبه دانی آن است و این هر دو، انسان را به سمت ورود به مرحله اخروی حیات و رجوع الی الله سوق می دهد (همان : ٥٣)، چه در قالب بهره مندی از نعمت و مسروربودن و چه در قالب معذب و سرافکنده شدن (همو، ١٣٦٠ الف : ٢٧٧).
در تبیین این حقیقت باید گفت به نظر ملاصدرا عمل به شریعت ، اعم از اعمال جوارحی (از قبیل کارهای با دست و زبان ) (همو، ١٣٦١: ٢٧٢) و جوانحی (از قبیل نیت و ایمان ) (همو، ١٣٦٣: ٢١٦) موجب تقویت مرتبه عالی انسان (عقل و نفس ) و استکمال او است (همو، ١٩٨١، ج ١: ٣).
با توجه به اینکه وی، همچون اکثر قریب به اتفاق علمای امامیه (جوادی، ١٣٧٦: ١٣٤)، اصل ایمان را در معرفت و تصدیق قلبی می داند (صدرالدین شیرازی، ١٣٦٦ الف ، ج ٢: ٨٦)، نتیجه می گیریم که طرح ایمان در سه بعد معارف ، احوال و اعمال از آن رو است که وی درصدد بیان آن است که ایمان اگرچه تصدیق قلبی است ، اما برخلاف مشی کسانی که به لوازم آن در ساحات دیگر آدمی ملتزم نیستند، این حقیقت تمام وجود آدمی را متحول می کند و در تمام ساحات آدمی، از جمله جوارح ، منشأ اثر است ، وگرنه ادعایی بیش نخواهد بود.