Abstract:
روایات قیام قائم آلمحمد 7 بخشی از تراث مکتوب حدیثی مسلمانان است. بدون درنظر گرفتن مفهوم درست و شرایط ویژه عصر قیام، روایات گاهی ناباورانه و گاهی از باب معجزه جلوه میکند. امامباقر7 فرمود: هنگامه قیام قائم ما، خداوند دستش را بر سر مردم نهاده، عقول آنان تجمیع و حلم آنان کامل میشود. این مقاله در صدد بررسی سندی و دلالی این روایت و سپس صحت دلالی آن در پرتو سنتهای الهی در دنیاست. روش مقاله، توصیفی- تحلیلی است و از منابع کتابخانهای فراهم آمدهاست. یافتههای مقاله نشان میدهد رشد علمی و تجارب تلخ و شیرین بشر، زمینهساز رحمت الهی است و خود مقدمه امدادهای غیبی برای کسانی است که قابلیت آن را تحت مدیریت و رهبری امامزمان 7 پیدا کنند. روایت صحیح است و دست خدا بر سر بندگان کنایه از رحمت الهی با قالبهای گوناگون و پس از قیام به واسطه امامزمان 7 است. رخدادهای عصر قیام با نگاه فوق، منطبق با سنتهای الهی در قرآن است.
Machine summary:
منیره قضاوی و «توسعه فرهنگی در عصر ظهور و چشمانداز آن در جامعه منتظر» رحیم کارگر اشاره کرد؛ اما در موضوع این حدیث تنها دو مقاله به نام «گونهشناسی آثار عقلانی در عصر ظهور» و «تمرکز و تکامل عقول در عصر ظهور» از آقایان جواد جعفری و روح الله دریکوندی نگاشته شده است که تفاوت و تمایز مقاله پیش رو را ذیل چند محور بیان میکنیم: 1.
اشاره به برخی فرق مانند وهابیت در بحث دلالی، بررسی احتمال تصحیف لفظ الله در «وضع الله یده» در روایت کلینی توسط ورّاقان با دیدن نُسخ و ضبطهای گوناگون حدیث، مشخص کردن دایره عباد و بررسی و شرح این حوادث در پرتو سنتهای الهی از دیگر تمایزات مقاله پیش رو نسبت به مقالات یاد شده فوق است.
3 هر چند کتاب سعد بن عبدالله اشعری قمی در دسترس نیست، 4 ولی این حدیث در خلاصه کتاب سعد بن عبدالله به نام مختصر البصائر از حسن بن سلیمان حلیّ موجود و روایت مورد بحث بدین گونه نقل شده است: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى، عَنْ صَفْوَانَ، عَنْ مُثَنًّى الْحَنَّاطِ، عَنْ أَبِی خَالِدٍ الکابُلی، عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ علیهالسلام قَالَ: «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ یَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ، فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ، وَ أَکْمَلَ بِهِ أَحْلَامَهُمْ».
معلی بن محمد بصری هر چند توسط عالمان رجال عباراتی درباره ایشان نقل شده که موهم قدح است، 7 اما بسیاری از عالمان متأخر روایات وی را قبول کرده و گفته نجاشی را مانع وثاقت او ندانستهاند؛ 8 زیرا اولاً وی از مشایخ اجازه و صاحب کتابهای معتبر است.