Abstract:
مسأله اعجاز قرآن از جمله مسائلی است که اگرچه ریشه کلامی در قرون اولیه ندارد و از حدود قرن سوم وارد دایره موضوعات کلامی شده، اما از همان زمان کمتر بحثی پیرامون نبوت وجود دارد که در آن از معجزه سخنی به میان نیاید. ویژگی کانونی معجزه از منظر عموم متکلمان، خارقالعاده بودن آن است. تحدی نیز از جمله ویژگیهای مهمی است که در کنار خارقالعاده بودن، فصل و جنس تعریف معجزه را میسازند. در این نوشتار با بررسی آیات مرتبط با اعجاز عصای حضرت موسی (ع)، نشان دادهایم ویژگی کانونی معجزه از نظر قرآن کریم، حصول معرفت خداوند در مواجهه با آن است. در ادامه با تأکید بر لفظ قرآنی آیه و تمایز قائل شدن میان ظاهر و باطن آن، نتیجه گرفتهایم اولاً مخاطبان معجزه افراد متخصص نیستند، ثانیاً لزومی ندارد معجزه دارای ظاهری عجیب، بیسابقه و دستنیافتنی باشد، بلکه هر فعلی از افعال پیامبر و حتی سیمای او میتواند با دارا بودن ویژگی کانونی معجزه، آیهای الهی باشد.
Machine summary:
تأملي در تعريف کلامي معجزه بر اساس گزارش قرآن از معجزه عصاي حضرت موسي * رضا رهنما (نويسنده مسؤول )١ محمد پارچه باف دولتي ٢ چکيده : مسأله اعجاز قرآن از جمله مسائلي است که اگرچه ريشه کلامي در قرون اوليه ندارد و از حدود قرن سوم وارد دايره موضوعات کلامي شده ، اما از همان زمان کمتر بحثي پيرامون نبوت وجود دارد که در آن از معجزه سخني به ميان نيايد.
در اين نوشتار با بررسي آيات مرتبط با اعجاز عصاي حضرت موسي ، نشان داده ايم ويژگي کانوني معجزه از نظر قرآن کريم ، حصول معرفت خداوند در مواجهه با آن است .
خواجه طوسي در ضمن وجه اعجاز قرآن ، به اين امر اشاره کرده و معتقد است عدم پاسخ به تحدي قرآن در حالي که انگيزه هاي بسياري در ميان منکران براي پاسخگويي به اين تحدي وجود داشته است ، بر اعجاز قرآن دلالت ميکند (حلي، کشف المراد، ٣٥٤)؛ اگرچه بسياري از متکلمان تحدي را به گونه اي در تعريف اعجاز قرار داده اند (حلي، معارج الفهم في شرح النظم ، ٣١٥؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهيه في المباحث الالهيه ، ٢٨١؛ فاضل مقداد، ارشاد الطالبين الي نهج المسترشدين ، ٣٠٧؛ علم الهدي، ٢٨٣/٢).
بررسي معجزه تبديل عصا به مار ٨ با نظر به آيات قرآن کريم در مقام گزارش از تبديل عصاي حضرت موسي ، ميتوان گفت اين تبديل حداقل در سه موضع ، يک بار در کوه طور و در همان ابتداي ٨ دعوت ، بار ديگر در بارگاه فرعون و در برابر او، و در نهايت در تقابل با ساحران رخ داده است .