Abstract:
این نوشتار بیانگر یکی از دغدغههای مهمیاست که خاطر متکلمان و فلاسفهاسلامی را به خود مشغول داشتهاست. گروهی از اندیشمندان اسلامی در موردفات خبری خداوند و حتی سایر گزارههای دینی، ظواهر کلام را معتبر دانستندو گروهی به تأویل روی آوردند. برخی از اینان بدون هیچ پروایی زبان دین رایرشناختاری دانستهاند. در غرب نیز متکلمان به دو گروه تقسیم شدهاند. برخیاز آنها زبان دین را شناختاری و برخی غیرشناختاری خواندهاند و برخی بهتفصیل قائل شدهاند. گروهی زبان دین را شناختاری و تمثیل دانستند و گروهییرشناختاری و نمادین یا زبان ابراز احساسات یا زبان شعاری و یا زبان اساطیریشناختند؛ اما حقیقت آن است که زبان قرآن ـ و به طور کلی زبان دین ـ شناختاریاست.
Machine summary:
آیا متونی که خداوند را دارای وجه و سمع و بصر معرفی کرده یا رؤیت او را همچونیت ماه در شب چهاردهم وعده داده (پورجوادی، ص38 ـ 40) یا از قرب و علو و ظهورو بطون و اوّلیت و آخریت خداوند و تکلم و استوای بر عرش و آمدن او به عرصه قیامتایت دارند، از معنای شناختاری برخوردارند یا خیر؟ اگر معنای شناختاری دارند،گونه؟ آیا باید اهل ظاهر شد یا اهل تأویل یا به نظریه تمثیل آکویناس روی آورد یااهی دقیقتر وجود دارد و اگر غیر شناختاریاست، باید به تعطیل معتزلی روی آورد یا به حلقه پوزیتیویسم وین پیوست که گزارهها را به تحلیلی و ترکیبی تقسیم کرد و این هرو را معنادار و اثباتپذیر دانست و گزارههای دینی و فلسفی و کلامی را مهمل و فاقدمعنا شمرد؛ چرا که به نظر این حلقه، شرط معناداری گزاره ایناست که تحلیلی یا تجربیباشد.
بنا بر این بر معنای ظاهری خود حمل نمیشوند و علم به معانی آنها، در عین ایمان به حقیقت آنها، به خداوند متعال واگذار میشود، تا بر بهترین وجه قرائت که وقفبر «الا اللّه» در آیه وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ(آلعمران، آیه7)است، مطابقت کند، (1) یا اینکهآنها را باید به گونهای تأویل برد که با ادله مذکور در کتب تفسیر و حدیث، موافق و بر طبقهمان معنای محکمتری باشد که مقتضای عطف در آیه إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِیالْعِلْمِ(آلعمران، آیه7) است(تفتازانی، شرح المقاصد، ج4، ص50).