Abstract:
تاریخ ایران دوره سلجوقی را میتوان عصر احیاء یا بازتولید ایران باستان ـ به خصوص امپراتوری ساسانی ـ دانست. دیوان سالاران و دبیران با فرهنگ ایرانی در این دوره با توجه به علقهها و خاستگاهها ـ همچون خواجه نظام الملک، محمد بن عبدالخالق میهنی، منتخب الدین جوینی، ابوطاهر الطرطوسی و دیگران، که از حافظان فرهنگ و تمدن کهن ایران به شمار میرفتند ـ تمام سعی خویش را به کار بستند تا عظمت ایران باستان و افتخارات آن را در ابعاد و زمینههای مختلف احیا کنند و در این راستا مدل ساسانی، یکی از موفقترین این مدلها محسوب میشد که ـ بازتولید نظام و ساختار ساسانی در بستر سلجوقی ـ مجالی برای ظهور دوباره پیدا کرد. پرسش اصلی این پژوهش متکی بر این است که: بهرهگیری سلاجقه از نظام ساختاری معماری ساسانی مبتنی بر چه دلایلی بوده است؟ این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از ابزارهای کتابخانهای ـ اسنادی به انجام رسیده، و نتایج حاصل آن ناظر بر این دست آوردها میباشد که در این مرحله به صورت فرضیههای ذیل مطرح میشود. الف: به واسطه هماهنگی و همبستگی نظام حکومتی ساسانی با زیرساختهای فرهنگی و آرمانهای توسعهای ایران و قوت و درستیای که در این شبکه ارتباطی وجود داشته، سلاجقه با درک و شناخت درستی و صحت آن تلاش خود را معطوف به بازنمایش همان نظام نمودند. ب: سلاجقه بواسطه باوری که به نظام خطی در تاریخ داشته، رویکرد توسعهای خود را بر تجارب و مطالعات نظری نظام ساسانی قرار داده و با بهرهگیری از تحولات دینی، اقتصادی و اجتماعی عهد خود ضمن احیاء ساختار ساسانی به عنوان الگویی کارآمد، پوسته و محتوای اسلامی به آن الگوی اولیه افزوده شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که با روی کارآمدن سلجوقیان در ایران بود که مرزهای ایران به عظمت و گستردگی عصر ساسانی نزدیک شد، علاوه بر آن سلطان سلجوقی، هم چون شاهنشاهی ساسانی، فرمانده کل قوا گردیده، و تاجی هم چون تاج خسرو انوشیروان بر سر او جای گرفت و القابی چون "شاه" و " شاهنشاه" به وی داده شد، و سلطان ترک سلجوقی، صاحب فره ایزدی (شاهی، کیانی) و "ظل اله" خوانده شد؛ در این دوران نظام اداری ایران و ساختار دیوانسالار، وزن و اعتبار خیره کنندهای یافت و از حد ساسانی و البته با گرته برداریهایی از آن فراتر رفت. این گرته برداریها به عرصه هنر نیز راه یافته، و هنر و معماری از این بازتولید بینصیب نماند و چنانچه در عرصههای مختلف، شاهد احیای جلوههای هنری عصر ساسانی هستیم. در مقایسه ساختمانهایی از در دوران باستان با ریشه خالص ایرانی مانند کاخ فیروزآباد یا کاخ سروستان، با مسجد جامع اصفهان و مسجد زواره و... در دوره اسلامی عصر سلجوقی، این نکته را آشکار میسازد که در این ابنیه ما با نظامی ترکیبی مواجهیم، نظامی متشکل از ایوانها و گنبدهایی بر قاعده مربع، و چهارطاقیها، که در همه آنها تفاوت بیشتر در منظره و لباس است که اسلام بر ساختمانهای ساسانی پوشانده و تلاش کرده است تا مفهومی به آنها بدهد که معماری ایرانی نسبت به قبل متمایزتر گردد. اقدامی که امتداد آن، تبدیل به فرایند شده است، تا آنجا که امروزه، شاهکار مساجد ایرانی را مساجد چهارایوانی میدانند، پدیدهای که ریشه در دوره اشکانی و ساسانی، و بازتولیدش در دوره سلجوقی دارد.
Machine summary:
ديوان سالاران و دبيران با فرهنگ ايراني در اين دوره با توجه به علقه ها و خاستگاه ها ـ همچون خواجه نظام الملک ، محمد بن عبدالخالق ميهني، منتخب الدين جويني، ابوطاهر الطرطوسي و ديگران ، که از حافظان فرهنگ و تمدن کهن ايران به شمار مي رفتند ـ تمام سعي خويش را به کار بستند تا عظمت ايران باستان و افتخارات آن را در ابعاد و زمينه هاي مختلف احيا کنند و در اين راستا مدل ساساني، يکي از موفق ترين اين مدل ها محسوب مي شد که ـ بازتوليد نظام و ساختار ساساني در بستر سلجوقي ـ مجالي براي ظهور دوباره پيدا کرد .
نگاه به تاريخ ايران در قرون اوليه و پيش از برآمدن سلجوقيان در ايران نشان مي دهد که گسترش قلمرو و پراکندگي جغرافيايي در سرزمين هاي اسلامي سبب شده بود به مرور زمان انواع و زارت و امارت به عنوان قدرت هاي موازي در کنار نهاد خلافت پديد آيند و حکومت هاي مستقل و نيمه مستقل و خاندان هاي فرمانروا چون آل بويه ، غزنويان با القاب پادشاه و سلطان ، تجربه ي حکومت هاي قبل از اسلام در ايران را تداعي کنند وعلاوه بر آن حکومت هاي محلي در مناطق مختلف ايران زمينه اي مساعد براي اظهار و اعلام وابستگي خويش به عصر باستان و انتساب شجره نامه خود به حکومت هاي باستاني فراهم نمودند.
اين نگاه و توجه به پادشاهي آرماني در آراء و انديشه هاي وزير دوران سلجوقي، خواجه نظام الملک ، نيز ريشه گرفت تا جايي که او خرد ايراني و سنت اسلامي را به هم پيوند ميزند، چنانکه شاه از نظر وي داراي آميزه اي است از ميراث ايران باستان و آموزه هاي اسلامي؛ الگويي کارآمد از شهرياري که در مواجهه با تحولات تاريخ همانند و رود اعراب و حاکميت سياسي جديد،به بقاء خود ادامه داده و حتي به الگوي مسلط تبديل شده است .