Abstract:
پژوهش حاضر باهدف تبیین نگرش متاهلان بهطلاق عاطفی بهروش پیمایش از 400 نفر متاهلان شهر خرمآباد با روش نمونهگیری خوشهای انجام گردید. چهار متغیر اعتماد اجتماعی، پایبندی بههنجارهای اجتماعی، مشارکت اجتماعی و عادت واره که مهمترین پی آمدهای تحولات اجتماعی اخیر در نظام جهانی هستند بهعنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شد. طلاق عاطفی بر اساس نظریه چلبی و بودریار طیف سازی شد. نتایج توصیفی این پژوهش نشان داد 41 درصدمتاهلان دارای نگرش مثبت بهطلاق عاطفی و 31 درصد دارای نگرش منفی بهطلاق عاطفی میباشند. در تحلیل رگرسیون 44 درصد نگرش بهطلاق عاطفی با کاهش اعتماد اجتماعی و پایبندی بههنجار اجتماعی و افزایش تفاوت عادت واره تبیین میشود. در تحلیل مسیر اعتماد اجتماعی بیشترین تاثیر و پایبندی بههنجار اجتماعی کمترین تاثیر را در نگرش متاهلان بهطلاق عاطفی دارند.پژوهش حاضر باهدف تبیین نگرش متاهلان به طلاق عاطفی به روش پیمایش از ٤٠٠ نفر متاهلان شهر خرم آباد با روش نمونه گیری خوشه ای انجام گردید. چهار متغیر اعتماد اجتماعی ، پای بندی به هنجارهای اجتماعی ، مشارکت اجتماعی و عادت واره که مهم ترین پی آمدهای تحولات اجتماعی اخیر در نظام جهانی هستند به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شد. طلاق عاطفی بر اساس نظریه چلبی و بودریار طیف سازی شد. نتایج توصیفی این پژوهش نشان داد ٤١ درصد متاهلان دارای نگرش مثبت به طلاق عاطفی و ٣١ درصد دارای نگرش منفی به طلاق عاطفی می باشند. در تحلیل رگرسیون ٤٤ درصد نگرش به طلاق عاطفی با کاهش اعتماد اجتماعی و پای بندی به هنجار اجتماعی و افزایش تفاوت عادت واره تبیین می شود. در تحلیل مسیر اعتماد اجتماعی بیشترین تاثیر و پای بندی به هنجار اجتماعی کمترین تاثیر را در نگرش متاهلان به طلاق عاطفی دارند.
The main aim of the present study is to investigate the married people’s attitude towards emotional divorce. For this purpose, 400 married people were selected from Khorramabad city using a cluster sampling method. The independent variables of the research were social trust, commitment to social norms, and habitus. Also in order to measure the emotional divorce, we constructed a scale based on Chalabi and Baudrillard’s theories. The descriptive results showed that %41 of married people had a positive attitude toward emotional divorce, while%31 had a negative attitude about it. Multiple regression analysis revealed that %44 of attitudes toward emotional divorce are explained by a decrease in social trust and commitment to social norms and an increase in habitus differences. In a path analysis, social trust has had the most influence and the commitment to social norms have the least effect on the attitude of married individuals to emotional divorce.