Abstract:
هدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل اجتماعی موثر بر عدم تمایل برای ساخت مالکان بافت فرسوده در
تهران است. مساله اصلی این تحقیق عدم تمایل برای ساخت خانه های بافت فرسوده در تهران با وجود
تسهیلات و قوانینی است که در این چند ساله شاهد آن بودهایم. تحقیق حاضر بهلحاظ هدف، از نوع
پژوهش های کاربردی است و به لحاظ گردآوری داده ها، از نوع توصیفی (غیرآزمایشی) و از شاخه
بررسی های میدانی است و یک پژوهش کمی محسوب می شود. جامعه آماری این تحقیق سرپرست های
خانوارهای بافت فرسوده منطقه ١٦ شهر تهران است که از طریق فرمول جامعه نامحدود کوکران ٣٨٤ نفر
انتخاب شدند. در تکمیل مبانی نظری از منابع کتابخانهای و اینترنتی شامل کتب، مقالات و مطالعات موردی
استفاده شد. همچنین اطلاعات مربوط به ساکنین بافت فرسوده منطقه ١٦ از طریق پرسشنامه محقق ساخت جمع آوری شد. بر این اساس می توان گفت با توجه به نمره t-value در فرض اول عدم استقبال از
فرهنگ آپارتمان نشینی (0866.3) در فرض چهارم عدم حمایت مناسب شهرداری از مردم منطقه جهت
بازسازی بافت فرسوده (9966.4)، در فرض هفتم بی اعتمادی به سازمانهای دولتی (2051.7)،فرض
هشتم قیمت گذاری نامناسب(7411.2)، فرض نهم هزینه های بالای ساخت (6582.4) و عدم تمایل برای
ساخت ارتباط معنیداری وجود دارد. همچنین بر اساس آزمون فریدمن می توان گفت که عدم حمایت
مناسب شهرداری از مردم منطقه جهت بازسازی بافت فرسوده بالاترین رتبه رادارد.
Machine summary:
جدول شماره (١): مکاتب بهسازي و نوسازي بافت هاي فرسوده شهري فرهنگ گرايي ارجحيت نيازهاي معنوي بر نيازهاي مادي: بهسازي و نوسازي از طريق زنده کردن ارزش هاي فرهنگي گذشته ترقيگرايي هنگام نوسازي و بازسازي شهرهاي قديمي، هيچ چيز را جز راه ها حفظ نميکند: رواج شهرسازي بلدوزر مکتب اکولوژيک رکود بافت قديمي شهر، در اثر گروه هاي اجتماعي و اقتصادي و جدايي گزيني هاي ناشي از بي عدالتي اجتماعي سازمند گرايي در نظر گرفتن يک کليت منسجم در امر بهسازي و نوسازي شهري: توجه به هماهنگي و انسجام در اين فرايند کارکرد گرايي بهسازي و نوسازي بايد در راستاي توسعه اقتصادي و کارکردي شهر باشد ساختار گرايي نگرش مجموعه وار و سيستمي به شهر؛ بهسازي و نوسازي ساختارهاي کالبدي- فضايي در مجموعه ها و نه تک بناها زيبايي شناسي توجه به بعد بصري و تأکيد بر زيباسازي به عنوان تنها رويکرد مناسب بهسازي و نوسازي شهري مدرنيسم تمايل افراطي براي حراست از آثار باستاني که حتي نوسازي و بهسازي ابنيه مرده و غير تاريخي را خواستار ميشد پست مدرنيسم بيشتر به روابط اجتماعي در شهر ميانديشد؛ بر انگيختن حس مکان ، احياي آنچه داراي ارزش محلي و ويژه است انسان گرايي توجه به مردم و مشارکت آن ها در بهسازي و نوسازي فضاي شهري ، مداخله مردم گرايانه نئوکلاسيک توجه به احياي تاريخ و فرهنگ ، البته نه با تقليد از گذشته ، بلکه از طريق به روز درآمدن در ساختمان هاي آن مآخذ: شماعي و پوراحمد، ١٣٩٤ همچنين از جمله مهم ترين نظريه هاي مطرح شده در زمينه نوسازي و بهسازي بافت هاي فرسوده شهري به قرار زير است : نظريه محافظه کارانه : پيروان اين نظريه بر اين باورند که تا حد امکان از هرگونه دخالت در وضع موجود بايد پرهيز کرد.