Abstract:
در جستجوی خاستگاه اجتماعی مساله دوگانگی اجتماعی نظر و عمل در عرصه های مختلف در ایران، تحقیق حاضر در یکی از آسیب پذیر ترین وجوه آن یعنی روند فزاینده بیماری های قلبی و عروقی در عرصه بهداشت، به نظریه پردازی روی آورده است. در پاسخگویی به این سوال که چرا گرایش شدید به حفظ سلامت (نظر اجتماعی) با رفتار مشاهده شده مبتنی بر مصرف پر چرب و افزایش مضاعف آن در سی ساله اخیر (عمل اجتماعی) ناسازگار است.از نظریه دوسو گرایی جامعه شناختی مرتون بهره برداری شده است. طبق این نظریه، عامل دو سوگرایی را باید در ناسازگاری میان هنجارها جستجو نمود. ولی به منظور شناسایی علل ریشه ای تر و تبیین عمیق تر مساله تحقیق، هدف اصلی به سوی توسعه فرضیه مذکور گرایش یافته است. با بهره برداری از رویکرد روشی نظریه بازکاوی، از طریق تحلیل مقایسه ای شرایط و بینش 91 نفر از بیماران قلبی و عروقی و افراد سالم، یافته های تحقیق حاضر موید آن بوده است که خاستگاه اجتماعی مساله دو گانگی اجتماعی نظر و عمل در عرصه بهداشت با مفهوم )هژمونی مصرف پر چرب در حال انتقال( تطبیق پذیرتر است. همچنین، مولفه )هژمونی مصرف پر چرب( به عنوان مانع بنیادی در نزدیکی نظر و عمل بهداشتی شناسایی شده ست.
Machine summary:
"با بهرهبرداری از رویکرد روشی نظریه بازکاوی،از طریق تحلیل مقایسهای شرایط و بینش 91 نفر از بیماران قلبی و عروقی و افراد سالم،یافتههای تحقیق حاضر مؤید آن بوده است که خاستگاه اجتماعی مسأله دو گانگی اجتماعی نظر و عمل در عرصۀ بهداشت با مفهوم«هژمونی مصرف پرچرب در حال انتقال»تطبیقپذیرتر است.
روند گزینش مفهوم مذکور طی سه مرحله صورت گرفته است: 1)تطبیق مؤلفه«غلبه استانداردهای تغذیه طبقه مسلط در تاریخ معاصر»بر مشترکات:اغلب افراد نمونه در رابطه با گروه بنیادی(مصرف غذاهای آبکی)و نیز شرایط کنونی خود در گروه خانوادگی،محل کار و میهمانیها(مصرف و پذیرایی با پلوخورشت و سرخشدگی مواد غذایی با روغن نباتی جامد)،به تغییر استانداردهای تغذیهای اشاره داشتهاند.
ترکیب مفهوم هژمونی با تعریف کولومباتو(2001)از انتقال،هم با شرایط نفوذ عناصر پنهان هژمونیک در الگوی تغذیه افراد بیمار متناظر است و هم به دلیل تأکید بر تحلیل تاریخی،با شرایط رشد آگاهی و تردید نسبت به عناصر مذکور و پیدایش دو سوگرایی جامعهشناختی در عرصه بهداشت نیز منطبق میباشد.
به این ترتیب،در صورتی که مناسبات اجتماعی را به مثابه پیوستاری در نظر گیریم که دو قطب آن را تعادل ایستا و تعادل پویا تشکیل دهند،مفاهیم مشابه آنها به ترتیب ذیل میباشد: (هژمونی مصرف پرچرب) تعادل ایستا- -هژمونی(گرامشی) -مناسبات اجباری(سوروکین) -مشروعیت(هابرماس) (دو سوگرایی جامعهشناختی در عرصه بهداشت) تعادل پویا -فاصله نقشی(گافمن) -معضل انسان دوگانه(دارندروف) -دو سوگرایی جامعهشناختی(مرتون) -هژمونی در حال انتقال(گرامشی و کولومباتو) -فاصله فزاینده اخلاقیات و کردار(باومن) -شک بنیادین(گیدنز) نتیجهگیری با توجه به رهنمود نظریه بازکاوی،دادههای تحقیق حاضر مؤید آن است که خاستگاه اجتماعی مسأله دو گانگی اجتماعی نظر و عمل در عرصه بهداشت،با مفهوم هژمونی مصرف پرچرب در حال انتقال تطبیقپذیرتر است."