Abstract:
هایدگر در همه ادوار اندیشه خود به مقولات زبان و تکنولوژی توجه خاصی دارد. در این مقاله نشان داده شده است که نوع برداشت و تلقی هایدگر از این دو مقوله ظرفیت بررسی همارز این دو را ایجاد میکند. برای این منظور ابتدا نسبت زبان با تفکر و هستی مطرح شده، سپس تفاوت زبان سنتی با زبان تکنولوژیکی و نیز نحوه صحیح سلوک با تکنولوژی از منظر هایدگر بیان شده است. در نظر او، باید به زبان طبیعی و زبان سنتی آری گفت که تاریخمند و اصیل است، امری مقدر که هستی در آن «رخ» مینماید. این زبان ماندگار است و از امکانات زبان محافظت میکند. در مقابل، زبان منفی همان زبان تکنولوژی است که زبانی منطقی، گرفتار در روزمرگی و تحت دیکتاتوری عموم و علوم طبیعی است و وظیفه آن فراهم آوردن نشانهها است. بر این نگاهِ راهگشای هایدگر نقدهایی وارد است که در مقاله مطرح شدهاند.
In all eras, the Heidegger has a special attention to language and technology issues .In this paper, it has been shown that the type of withdrawal and the use of these two categories is the capacity of the two currencies to consider .For this purpose, first the language ratio is discussed with the thought and existence, then the difference between the traditional language and the technological language and the correct manner of conduct with technology is expressed in the perspective of Heidegger .In his opinion, the natural language and the traditional language said yes that the history and the original is the ordained issue .It is a lasting language and protects language possibilities .In contrast, the language of the same technology is a logical language, caught in exactly and under the dictatorship of the general and Natural sciences, the task is to provide signs. At the same time, the look of the Heidegger is a sign that will be dealt with in the article.
Machine summary:
برای این منظور ابتدا نسبت زبان با تفکر و هستی مطرح شده، سپس تفاوت زبان سنتی با زبان تکنولوژیکی و نیز نحوه صحیح سلوک با تکنولوژی از منظر هایدگر بیان شده است.
زبان، هستی و تفکر هنگامی که هایدگر از زبان بحث میکند روشن است که نمیخواهد به طریق رایج از زبان سخن بگوید، بلکه غرضی خاص دارد.
(هایدگر، 1388: 297؛ Heidegger,1993a: 237) زبان بنیاد وجود آدمی است و آدمی قبل از هر چیز در زبان و با زبان است و نیاز به اتخاذ طریقی در زبان ندارد؛ اما صد دریغ که انسان تصور میکند که ارباب زبان است و زبان برده او است و هرطور که بخواهد میتواند زبان را به کار گیرد، در حالی که وقتی شخص واقعاً به سخن گفتن اهتمام میکند، واقعاً او نیست که تعیین میکند چه میگوید، بلکه هستی برای او تعیین میکند.
نکته مهم در نوع تلقی هایدگر از زبان این است که زبان صرف ادبیات و قواعد دستوری نیست، بلکه روش و سازِکار اندیشه است، یعنی باید در اصل چنین جایگاهی داشته باشد و واجد سازِکاری باشد که بر اساس آن تفکر و تعقل واقعی اتفاق میافتد.
نکته قابل توجه دیگر در اندیشه هایدگر این است که زبان امری انسانی نیست، بلکه این انسان است که در نسبت با زبان انسان میشود و با زبان است که انسان امکانات خود را بازمییابد؛ چراکه اگرچه امروزه جوهره تکنولوژی همان صورتبندی (Enframing) است و جوهره زبان هم به شکل ابزار «گفتن و نشان دادن» (Saying-Showing) درآمده است، حقیقت زبان جز این است.