Machine summary:
"این دو گروه،هم آنها که از دور به ستایش هنر دست مییازند و هم آنانکه در نفی هنر پای میفشارند،به یک نتیجه میرسند و هر دو،هنر را تختهبند تکنیک میسازند و ایدآل واقعی را نادیده میگیرند،ایدآلی که هنرمند باید بار امانتش را به دوش کشد و آن را قاعده و دستور و غایت کار خود کند.
از گروه اول میتوان پرسید که آن زیبایی که به نظر شما هنرمند موظف به بیانش میباشد چیست؟پاسخ به این پرسش گرچه آسان نیست،اما مفید فایدت است،زیرا معلوم میکند که نقایص کار،اشتباهها و شکستها و گهگاه نیز ناتوانی کامل هنرمندانی که شایسته این عنوانند،بیشتر ناشی از ناروشنی اندیشه،فقدان نور باطنی و نبود ایمان است و کمتر مربوط به عدم کفایت تکنیک میشود.
صورت همان چیزی است که قدما مقام و مستقر جوهر اشیایش میدانند و همانسان که روح،بدن را به صورت خود میسازد سازند،نقش و اندام و چهره است،زیرا کرانه غیر از بیان حد فضایی شکفتگی درونی موجود،چیز دیگری نیست،و حرکت هریک از موجودات بیانگر قانون رشد آن است،همانسان که در ساخت درخت میتوان تاریخ زندگیاش را باز خواند.
کوشش بیپایانی که بتهوون و میکل آنژ بدان اشارت میکنند،ناشی از همین مطلب است،و نبرد مداوم و مبارزه به منظور دریافت ایده و احاطه بر آنکه به نظر دولاکروا مشخص زندگی هنرمند است از همین نکته سرچشمه میگیرد،و نیز جستجوی بیانقطاعی که یکی از نقاشان به هنگام گفتگو از هنرش متذکر آن میشود از همینجا سر بر میآورد.
(11) Lettre a Stumpff,citee par Vincent d'indy,Beethoven(Paris Laurens)P."