Abstract:
تصاویر مرکزی یا کلان استعارهها در مقام گزاره حاوی اندیشههای نابی هستند که از تجربههای شخصی عارف نشأت میگیرند. از این رو رمزگشایی و تبیین معانی ثانویه از آنها جهانبینی عارف را بیش از پیش آشکار میکند. این تصاویر، ایماژهای معرفتی هستند که هم در شکل تجلی سطحی و هم شهودی قابلیت بروز دارند. اما آنچه داستانهای رمزی سهروردی را متمایز میکنند و در واقع نتیجۀ پژوهش حاضر به شمار میرود، تجلی شهودیِ پدیدار خورشید است. به نحوی که سبب میگردد خورشید سطوح زبانی را پشت سر نهد و به یک «معنیواره» یا ادراکی مفهومی تبدیل شود. این جستار ابتدا با روش توصیفی و سپس با رویکرد تحلیلی به بررسی پیوند خورشید از یک سو با مفاهیم فلسفی و اسطورهای (عقل فعال و نورالانوار) و از دگر سوی با ایماژهایی چون سیمرغ، درخت، کیخسرو و پیر سعی دارد کارکرد تصویر خورشید را به عنوان رمزی که با معنی به وحدت رسیده است، تبیین نماید.
Mega metaphors or central images are propositions with pure thoughts which are originated from the mystic's personal experiences. Hence, decoding their secondary meanings will help have a closer look at the mystics' worldview. These perceptive images can be represented in both superficial and visionary levels. But what distinguishes Sohrewardi’s symbolic stories (example: the story of Loghate moran, Fi halataltofoliah and… ), and is in fact the result of the present study, is the visionary representation of the phenomenon sun. This makes the sun to go beyond the language levels and become a conceptual perception. This study aims to analyze - first with a descriptive method and then with an analytical approach- connection of the sun to the philosophical and mythological concepts as well as some images such as Simurgh, tree, Keykhosro, and Pir (Wise Man) to elaborate on the use of this image as a symbol which is unified with meanings.
Machine summary:
ايـن جـستار بـه بررسـي پيونـد خورشـيد از يـک سـو بـا مفـاهيم فلـسفي و اسطوره اي (عقـل فعـال و نورالانـوار) و از دگـر سـو بـا ايماژهـايي چـون سـيمرغ ، درخت ، کيخسرو و پير سعي دارد کارکرد تصوير خورشيد را به عنوان رمزي که با معني به وحدت رسيده اسـت ، تبيـين نمايـد.
از يک سو، در داستان هاي سهروردي تصوير سيمرغ رمزي بـراي روح القـدس يـا عقـل فعال به شمار مي آيد و از سوي ديگر، سـيمرغ تـصوير رمـزي اسـت بـراي خورشـيد.
بنابراين با توجه به تعـاليم هرمـسي و ماهيت دوگانة هرمس ، بالتبع آن عقل فعال يا جبرئيل و طباع تام کـه از آن فـائض اسـت ، نيز داراي سرشتي دوگانه و ميانجي اند که آن ها را با عالم مثال پيوند مي دهد و البته مقـصود نظر سهروردي از کاربرد تصوير سيمرغ براي بيان مفهـوم عقـل فعـال ، بـه نمـايش گذاشـتن ماهيت دوگانة آن است ، زيرا از سيمرغ همواره به عنـوان يـک انـسان ـ پرنـده يـاد مـي شـده است ؛ کسي که هم ويژگي هاي پرنده را دارد و هم خرد و درايت انسان را.
An Analysis of Image-Reading of Sun from Propositions of Active Intellect and Light of All Lights in Suhrawardi’s Symbolic 1 Treatises 2 Davoud Sparham 3 AbbasAli Vafaei 4 AhmadAli Heidari 5 Maryam Haghshenas Received: 2021/03/10 Accepted: 2021/06/08 Abstract Mega-metaphors or central images, as propositions, contain profound thoughts originated from the mystic's personal experiences.
Associate Professor of Philosophy Department, Faculty of Persian Literature and Foreign Languages, Allameh Tabatabai University, Tehran, Iran.