Abstract:
مهمترین ویژگی شعر فارسی در سبک هندی مضمونآفرینی است. در این شگرد، شاعر میان عناصر دور از هم و به ظاهر بیارتباط، پیوند ایجاد میکند که از رهگذر شباهتها، مجاورتها و تضادها، مشارکت در کارکرد، مجانست و قراردادهای ادبی به دست میآید. صائب تبریزی مضامین تازهای را با اصطلاحات خوشنویسی ساخته و این هنر او تاکنون بررسی نشده است. مقالة حاضر مضمونآفرینی با اصطلاحات خوشنویسی را در دیوان صائب تحلیل میکند. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، پس از فراهم آوردن چارچوب نظری، مدل مفهومی تدوین یافت. سپس بر اساس آن، ابیات جلد نخست دیوان غزلیات صائب تحلیل شد. محققان در فرآیند بررسی معنی و درک حاصل از واژگان و تصاویر اشعار صائب به الگویی از مضمونسازی راه بردند که نشان میدهد چگونه صائب در بهکارگیری نام خطهای مختلف، ابزار، ژانرها، اصطلاحات اصول و قواعد خوشنویسی و آمیختن آنها با عناصر صورخیال به مضمونآفرینی دست یافته است.
The most prominent feature of Persian poetry in the Indian style is thematic creation. In the creation of themes, the poet establishes a connection among the far-fetched and seemingly unrelated elements which are not obtained necessarily by similar way or other aspects known in the rhetoric. Mostly, it is achieved from the stand of similarities, proximities and contrasts, implications, visual possibilities, associations of motifs, and literary conventions. Among the Indian-style poets, Saeb Tabrizi created new themes with calligraphy terms due to his mastery of calligraphy. The art of using calligraphy themes in his Divan has not been investigated yet. This article has tried to study the creation of themes by calligraphy terms in Saeb Tabrizi’s Divan. After finding a theoretical framework for this descriptive-analytical research, a conceptual model was proposed by studying the related books and articles. Then the couplets of the first volume of Saeb Tabrizi’s Divan were analyzed. In this research, the authors have found a thematic paradigm in the process of perception of meaning, vocabularies, and images of his poems that show how Saeb has created beautiful themes by using different handwritings, tools, genres, and terms and rules of calligraphy and combined them with imageries.
Machine summary:
محققان در فرآيند بررسي معني و درک حاصل از واژگان و تصاوير اشعار صائب به الگويي از مضمون سازي راه بردند که نشان ميدهد چگونه صائب در به کارگيري نام خط هاي مختلف ، ابزار، ژانرها، اصطلاحات اصول و قواعد خوشنويسي و آميختن آن ها با عناصر صورخيال به مضمون آفريني دست يافته است .
کليم و بيدل براي مضمون آفريني با عناصر خوشنويسي گرايش نداشته اند، اما صائب (وفات ١٠٨١ هجري قمري) «خط را از عموي خود شـــمس الدين تبريزي معروف به شـــيرين قلم آموخت » (طاهري، ١٣٨٧) و در آن درجۀ استادي يافت .
- عامل شکل گيريمضمون ؛ عناصري که با دخالت آن هامضمون شکل ميگيرد؛ مانند شـــباهت ، مجاورت ، تضـــاد، تقابل ، تقارن ، قراردادهاي ادبي (ســـنت ادبي)، ملازمت 1- Method (همراهي)، سببّيت (علت )، مشارکت (عمل و کارکرد واحد) و مجانست (از يک جنس بودن ) که در جدول با نشانه هاي رياضي مشخص شده اند.
در اين دو بيت عامل ادبي، تشـــبيه در خط هاي خوشنويسي و چهره و نيز خط انسان و خط آفرييندة انسان است .
صائب در بيت زير، صفت ريحان را در «خط » مبناي مضمون سازي قرارداده است .
درستي خط ، ايهام تناسب دارد؛ در بيت به معني راست نوشتن است که با خط شکسته تقابل مييابد و در معناي حقيقي؛ يعني نوشتن مطابق قواعد خوشنويسي با خط شکسته تناسب دارد.
در بيت زير صائب براي مضمون سازي، موي ميان را به مصرع تشبيه کرده که وجه شبه در آن ، پيچيدگي اســـت .