Abstract:
پژوهش حاضر به دنبال روایت مدیران آموزشی مدارس متوسطه از بازتولید نابرابری آموزشی در شرایط همهگیری ویروس کرونا است. برابری آموزشی خود را در استفاده مساوی از فرصتها و امکانات آموزشی نشان میدهد، امری که در وضعیت فعلی نظام آموزشی ایران یکی از چالشهای اساسی بشمار میآید. شیوع ویروس کرونا مدیران آموزشی، معلمان، والدین و دانشآموزان را با مسائل عدیدهای روبرو نموده است. اما این چالشها و مسائل، برای همه بهصورت یکسان تأثیرگذار نبوده و بهموازات دسترسی به امکانات آموزشی، دسترسی به فضاهای آموزشی و سرمایههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خانوادهها متغیر است. این پژوهش، با توجه به نظریات بوردیو، الیچ و کلمن به بحث از نابرابری آموزشی پرداخته و با استفاده از روش تحلیل روایت و مصاحبه عمیق با ٣٠ نفر از مدیران آموزشیِ مدارس متوسطه سطح شهر سنندج، به تحلیل و تبیین چگونگی بازتولید نابرابری آموزشی در شهر سنندج پرداخته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان از طبقاتی شدن آموزش و بازتولید نابرابری آموزشی در جامعه مورد مطالعه دارد. این مقوله بهعنوان مقولهی هستهای نشان میدهد، آموزشی که باید بهعنوان ابزاری برای تحرک اجتماعی، تغییرات مثبت و دسترسی همه به امکانات و فرصتها تلقی شود، بیشازپیش طبقاتی شده است. تمایز اجتماعی و فرهنگی، گرایش به مدارس پولی و غیردولتی، عدم دسترسی همه به آموزش در شرایط کرونا و فقر خانوادهها و آسیبهای آموزشی ناشی از آن چهار مقولهای هستند که دال بر طبقاتی شدن آموزش دارند. همچنین نتایج نشان میدهد در شرایط شیوع ویروس کرونا، چالشهای تسلط فضای مجازی بر آموزش و عدم دسترسی همه دانشآموزان به آن، کمرنگ شدن آموزش و کاهش کارکردهای آموزشی مدارس و فقر خانوادههای مناطق پایینشهر و حاشیه سبب ایجاد زمینهی نابرابری آموزشی شده است.
The present study follows the narratives of secondary school principals about the reproduction of educational inequality in the context of the Corona virus pandemic. Educational equality shows itself in the equal use of educational opportunities and facilities, which is one of the main challenges in the current situation of the Iranian educational system. The spread of the coronavirus has posed many challenges for educators, teachers, parents and students. However, these challenges do not affect everyone equally and vary along with access to educational facilities, access to educational spaces, and the social, economic, and cultural capital of families. This study, according to Bourdieu, Elich and Coleman's theories, discusses educational inequality and using the method of narrative analysis and in-depth interviews with 3 high school principals in Sanandaj, analyzes and explains how to reproduce educational inequality in Sanandaj. The results of this study show the classification of education and unequal reproduction of education in the study population. This category, as a core one, shows that education, which should be seen as a tool for social mobility, positive change, and access to opportunities for all, has become increasingly class-based. Social and cultural distinction, inclination towards non-governmental schools, lack of access to education for all in the context of covid19, and the poverty of families and the educational damage caused by those four categories indicate the classification of education. The results also show that in the context of the outbreak of coronavirus, the challenges of cyberspace dominance over education and lack of access to all students, diminished education and reduced educational functions of schools and poverty of families in the slums and suburbs cause The field of educational inequality has been created.
Machine summary:
همچنين نتايج نشان ميدهد در شرايط شيوع ويروس کرونا، چالش هاي تسلط فضاي مجازي بر آموزش و عدم دسترسي همه دانش آموزان به آن ، کم رنگ شدن آموزش و کاهش کارکردهاي آموزشي مدارس و فقر خانواده هاي مناطق پايين شهر و حاشيه سبب ايجاد زمينه ي نابرابري آموزشي شده است .
بورديو معتقد است نهادهاي دموکراتيک جديد ازجمله مدرسه و دانشگاه که در جهت برابري شرايط و دموکراتيک کردن جامعه تدارک ديده شده اند، نتوانسته اند از بازتوليد ساختار طبقاتي موجود چيزي بکاهند؛ زيرا امکانات و فرصت هاي آموزشي براي همه اقشار جامعه برابر نيست و اين يکي از دلايل مشهود بودن نوعي قشربندي اجتماعي دائمي، بيتحرکي اجتماعي و بازتوليد اجتماعي است (بريزيس و هيلير٢، ٢٠١٧).
وضعيت جديد ناشي از شيوع کرونا شرايط بيسابقه اي بر سيستم آموزشي کشورها تحميل کرده ، درحاليکه تا قبل از آن در بيشتر مواقع ، معلمان در کلاس خود حاضر ميشدند و با استفاده از روش هاي کلاسيک و به طور خاص روش سخنراني به امر تدريس ميپرداختند (کونينگ و همکاران ٢، ٢٠٢٠) ولي در حال حاضر با وضعيتي جديد روبرو شده اند، به طوريکه ادامه تحصيل فقط با استفاده از ابزارهاي ارتباطي از راه دور ممکن است و معلمان مجبور هستند به تدريس آنلاين رو بياورند و سبک - ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 Tomul, E 2 Konig et al هاي تدريس خود را متناسب با اين فضا تغيير بدهند (هوبر و هلم ١، ٢٠٢٠).
اما اين چالش ها، براي همه به صورت يکسان تأثيرگذار نبوده و به موازات دسترسي به امکانات آموزشي، دسترسي به فضاهاي آموزشي و سرمايه هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي خانواده ها متغير بوده است .