Abstract:
هدف این مقاله، تبیین تربیت معنوی برای کودکان از منظر کلگرایان و نقد آن با تأکید بر آموزههای اسلامی است. برای این منظور در بخش نخست مقاله، با استفاده از روش پژوهش تلفیقی یا سنتز پژوهی، رویکرد کلگرایان به تربیت معنوی کودکان در ابعاد مبانی فلسفی، مفهوم تربیت معنوی برای کودکان و دلالتهای تربیتی آن تبیین میشود و در بخش دوم نیز با استفاده از روش کاوشگریِ فلسفیِ انتقادی و با تأکید بر دیدگاه اسلامی، رویکرد کلگرایان به تربیت معنوی کودکان نقد میشود. برای رسیدن به هدف پژوهش همچنین با استفاده از روش گلوله برفی، مهمترین اندیشمندان تعلیم و تربیت کل گرا در مغرب زمین در حوزه تربیت معنوی کودکان انتخاب شدند و طبق معیارهایی مشخص، مهمترین آثار ایشان گزینش و مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان میدهد که مبانی فلسفی رویکرد کلگرایان با آموزههای اسلامی ناسازگار است؛ زیرا مرجع امر معنوی طبق رویکرد کلگرایان، امری مبهم و موهوم است. همچنین، این رویکرد حاکی از نوعی وحدت وجودِ مبتنی بر همه خدایی و یگانگی انسان، طبیعت و خداست. این در حالی است که طبق آموزههای اسلامی مرجع امر معنوی، وجودی واحد (الله جلجلاله) است که میتوان او را بهواسطه صفات و افعالش شناخت. درعینحال، رویکرد مذکور نکات و روشهای تربیتی مفید و مناسبی دارد که با آموزههای اسلامی سازگار است؛ مانند توجه به پرورش کلیت کودک و تربیت هنری.
The purpose of this article is to explore spiritual education for children from the perspective of holism and its critique with emphasis on Islamic teachings. For this purpose, in the first part of the article, using the method of integrated research or synthesis research, the holistic approach to children's spiritual education in the dimensions of philosophical foundations, the concept of spiritual education for children, and its educational implications are explained. In the second part, employing the method of critical philosophical exploration and emphasizing the Islamic perspective, the holistic approach to the spiritual education of children is criticized. To achieve the research goal, also using the snowball method, the most important thinkers of holistic education in the West in the field of spiritual education for children were selected and according to special criteria, their most important works were selected and examined. The research findings showed that the philosophical foundations of the holistic approach are incompatible with the Islamic instructions. Because the reference of the spiritual in the whole approach is an ambiguous and imaginary thing. Also, this approach implies a kind of unity of existence based on all divinity, and the unity of man, nature and God. While according to the Islamic teachings, the source of spirituality is a single existence (Allah) that can be known through his attributes and actions. At the same time, this approach has useful and appropriate training tips and methods that are compatible with the Islamic instructions. Such as paying attention to the nurturing of the child as a whole, the use of artistic education.
Machine summary:
ir مقدمه و بيان مسئله امروزه موضوع معنويت بين افراد دين دار و حتي کساني کـه هـيچ بـاور دينـي ندارنـد، شـهرت زيادي کسب کرده است ؛ زيرا اين حوزه درباره برخي از مهم ترين موضوعات زندگي انسـان ماننـد معنا، هدف و سرنوشت بحث مـيکنـد (مکليـف ١، ٢٠١٠؛ نقـل از هيـد٢، ٢٠٠٨)؛ ازايـن رو يکـي از موضوعاتي که به صورت افزايشي در کانون توجه متخصصان ، محققان و نيز دست اندرکاران عرصه تعليم و تربيت قرار گرفتـه اسـت ، موضـوع تربيـت معنـوي بـراي کودکـان اسـت .
Wright عنوان «تبيين مفهوم تربيت معنوي براي کودکان در غرب و نقد آن با تأکيد بر فلسفه تعليم و تربيت جمهوري اسلامي ايران » انجام داده اند، با توجه بـه نـوع رابطـه بـين مفهـوم ديـن و معنويـت ، شـش ديدگاه مختلف را درباره مفهوم معنويت و تربيت معنـوي کودکـان در غـرب ارائـه و از منظرهـاي مختلف ديني، غيرديني، انتقادي، فارغ از دين و ...
بر اين اساس ، ميتوان اظهـار کـرد کـه امـر معنـوي بـه تـأثير مستقيم و حيات بخش الوهيت در زندگي انسان اشاره دارد (هرت ، ٨:٢٠٠٣)؛ ازاين رو معنويت ، فرد را به بالاترين ارزش هاي انساني مانند عشق ، مراقبت ، سـخاوت ، مسـئوليت پـذيري نسـبت بـه اعمـال خود، بخشش ، گشودگي نسبت به يکديگر، به اشتراک گذاشتن و نه رويهم انباشتن ، به همکاري و نه رقابت و به صلح و نه خشونت دعوت ميکند (ولف ، ١١:١٩٩٦).
A perspective on spiritual education in Australian schools; the emergence of nonreligious personal development approaches.