Abstract:
اندیشمندان مسلمان پس از مواجه شدن با مکاتب فلسفی اخلاق غرب به فکر تعیین نظریه اخلاقی و تطبیق دادن آن با اخلاق اسلامی افتادند. برخی اخلاق اسلامی را وظیفه گرا و برخی دیگر غایت گرا معرفی نمودند. البته غایتگرایی به دلیل شاخهها و تقسیمات دیگر به عناوین مختلفی تقسیم شده است. یکی از آن نظریهها، نظریه خودگرایی اخلاقی است. جناب آقای شیروانی در کتب و مقالههایشان سعی نمودهاند نظریه اخلاق اسلامی را خودگرا معرفی نمایند. در مقاله پیش رو با طرح مقدمات و چگونگی پژوهشهای اخلاقی اصل نظریه خودگرایی را ارزیابی و به نقد تبیین خودگرایی اسلامی از منظر عقل و نقل میپردازیم. ناسازگاری درونی نظریه، مشکل فهم نادرست اصل نظریه، عدم ارائه راهکار مناسب هنگام تعارضات، خلاف ارتکازات اخلاقی و مصادیق متضاد از اهم مشکلات این دیدگاست که ما را از پذیرش آن منع میکند.
Machine summary:
خود گرايي اخلاقي خودگرايي که واژه اي غربي است وام گرفته از واژه Ego بـه معنـاي «خـود» گرفتـه شده است و در اصطلاح فلسـفه اخـلاق بـه يکـي از نظريـه هاي غايـت گـرا اطـلاق ميشود که معتقد است تنها وظيفه هر انساني ايجاد بالاترين ميزان سود و لـذت بـراي خودش است (ريچموند، کمپبل ، قـم ، ۱۳۸۰، ص ۲۱) آريسـتيپوس ، اپيکـور، هـابز، بنتام و نيچه از اين نظريه دفاع ميکردند.
۱-۳ تقرير خودگرايانه از اخلاق اسلامي از منظر برخي اخلاق پژوهان در ميان پژوهشگران معاصر، جناب آقاي شيرواني اخـلاق اسـلامي را بـر اسـاس تبيين خاص خودشان از غايت گرا ميدانند ودر ميان غايت گرايـي بـا توجـه بـه متـون ديني اسلام ، نظريه اخلاق اسلامي را نظريه غايت گراي خودگرا معرفي ميکنند (علي شيرواني، قبسات ، شماره ۱۳، صفحه ۴۰) يعني اينکه فعـل اخلاقـي در اسـلام داراي هدف و غايتي است و آن هدف و غايت هم مربوط به شخص عامل اخلاقي است .
/ اينان غايت اخلاق را از نظر اسلام ، لذت مطرح ميکنند اما نه لذت هاي دنيوي که ناپايدار هستند و سطحي و توام با رنج ، بلکـه لـذت هـاي پايـدار و عميـق و خـالي از هرگونه رنج و سختي؛ يعني اينکه وقتي خداوند از انسان ميخواهد خود را سرگرم دنيا نکند و غرق در لذت هاي زودگذر دنيوي نشود اخلاق اسلامي را از خودگرا بـودن دور نميکند زيرا توجه اخلاق اسلامي به لذت هاي پايدار و لذيدتر است بـه همـين دليـل دستور به کسب منافع اخروي و نعمت هاي جاودانه آن ميدهد.