Abstract:
مقامات دادسرا به دلیل وظایف و اختیارات مهمی که از مرحله کشف جرم تا صدور کیفرخواست بر عهده دارند، از مهمترین ارکان نظام قضایی به شمار میآیند. با توجه به وظایف و اختیارات گسترده دادستان امکان تفویض اختیار و ارجاع امور به معاونین و دادیاران اهمیت ویژهای پیدا میکند. چرا که دادستان از طرفی ریاست اداری بر دادسرا داشته و ناظر بر حسن اجرای قوانین است از سوی دیگر مطابق قانون میتواند در امر تحقیق مداخله نماید. برخلاف بازپرس که اصولاً در برابر دادستان استقلال دارد، دادیار به عنوان یکی از مقامات قضایی دادسرا در برابر دادستان مستقل نیست و به نمایندگی از دادستان میتواند افزون بر تحقیقات مقدماتی سایر وظایف دادستان را نیز انجام دهد. لزوم تبعیت دادیار از دادستان مطلق نبوده و منحصر به نوع و ماهیت وظیفهای است که دادستان بر عهده وی قرار می دهد یا به او ارجاع میکند و او بر این اساس مکلف به تبعیت از دادستان است. هدف اصلی در این مقاله بررسی امکان تفویض اختیار درخواست احاله از طرف دادستان به معاون و دادیار است. چرا که در قانون به تشریفات احاله پرداخته شده و در مورد ارجاع آن به سایر مقامات قضایی دادسرا سخنی به میان نیامده است.
Prosecutor’s office officials are one of the most important pillars of the judiciary due to the important duties and powers they have from the stage of crime detection to indictment. Due to the extensive duties and powers of the prosecutor, the possibility of delegating and referring cases to deputies and prosecutors is of particular importance. Because the prosecutor, on the one hand, has the administrative head of the prosecutor's office and oversees the proper implementation of the law, on the other hand, according to the law, he can intervene in the investigation. Unlike the investigator, who is basically independent of the prosecutor, the prosecutor, as a judicial official of the prosecutor's office, is not independent of the prosecutor and can perform other duties of the prosecutor on behalf of the prosecutor in addition to the preliminary investigation. The need for the prosecutor to obey the prosecutor is not absolute and is limited to the type and nature of the duties that the prosecutor assigns to him or refers to him, and he is therefore obliged to obey the prosecutor. The main purpose of this article is to examine the possibility of delegating the authority to request a referral from the prosecutor to the deputy and the prosecutor. Because the law deals with referral procedures and does not mention referring it to other judicial authorities of the prosecutor's office.
Machine summary:
ليکن چنانچه مطابق ماده «٩٢»٩ قانون آئين دادرسي کيفري مصوب ١٣٩٢ امر تحقيق به داديار ارجاع شده باشد، ديگر داديار تحقيق نمي تواند راسا مبادرت به صدور قرارهاي ترک تعقيب و تعليق تعقيب نمايد و صرفا ميتواند پرونده را نزد دادستان يا داديار اظهارنظر ارسال و مطابق تصميم ايشان اقدام نمايد.
دلايل اين امر ملاک نظريه هاي شماره ٧/٩٤/٨٥٤ مورخ ١٣٩٤/٠٤/٠٦، ٧/٩٤/١٣٤٩ مورخ ١٣٩٤/٠٦/٠١، ٧/٩٤/١٩٢٢ مورخ ١٣٩٤/٠٧/١٢، ٧/٩٤/٢٠١١ مورخ ١٣٩٤/٠٧/٢٠، ٧/٩٤/٢٠٧٤ مورخ ١٣٩٤/٠٧/١٦، ٧/٩٤/٢٠٧٤ مورخ ١٣٩٤/٠٧/٢٦، ٧/٩٤/٢٧١٣ مورخ ١٣٩٤/١٠/٠٩ و ٧/٩٥/١٨٦ مورخ ١٣٩٥/٠٢/٠٦ اداره کل حقوقي قوه قضائيه و ماده ٨٨ قانون آئين دادرسي کيفري مصوب ١٣٩٢ است که ارجاع و تفويض امور به معاون و يا دادياران تحت امر دادستان منع قانوني ندارد و اصل بر جايز بودن آن است مگر اين که تصريح شده باشد و نميتوان مورد ذکر شده (درخواست احاله ) را از موارد استثناء دانست چرا که با موارد ديگري که در مواد مختلف ذکر شده (همانند اعتراض به آراء، صدور قرار ترک تعقيب و...
» ٣-٣-٣- پذيرش تفويض اختيار به معاون دادستان در هر پرونده (نه به صورت کلي ) مطابق راي شماره ٩٩٠٩٩٧٠٩٣٧١٠٠٥٤٨ مورخ ١٣٩٩/٠٧/٢٧ شعبه چهل و هفتم ديوان عالي کشور «با توجه به ماده ٤١٨ از قانون آئين دادرسي کيفري مصوب ١٣٩٢ که تقاضاي احاله پرونده از يک استان به استان ديگر را در اختيار دادستان يا رئيس حوزه قضائي قرار داده است .