Abstract:
اقتصاد ایران در عصر رضاشاه اولین مرحله گذار از اقتصاد کشاورزی به اقتصاد صنعتی و سرمایه داری را تجربه کرد. تاسیس و گسترش مراکز صنعتی و کارخانه ها به ویژه در بخش ریسندگی و بافندگی مشاغل سنتی زنان خاصه کار زنان قالیباف را نیز تحت شعاع قرار داد. نوشتار حاضر بی آنکه بررسی روند صنعتی شدن در دوره رضاشاه را هدف خود بداند، در پی پاسخ به این پرسش است که رشد مراکز صنعتی در این دوره چه تاثیری بر اشتغال زنان کارگر داشت، شرایط کار برای کارگران زن که عمدا در بخش قالی بافی متمرکز بودند به چه شکل بود و آنها چه جایگاهی در تدوین نظامنامه های قانون کار داشتند. فرضیه پژوهش با تکیه بر روش کتابخانه ای خاصه مطالعه اسناد کارخانه ها و کارگاه های قالی بافی در این دوره، توضیح می دهد که کارگران زن و کودکان کارگر در کارخانهها و کارگاههای قالیبافی در بدترین شرایط کار کرده و مورد استثمار کارفرمایان قرار میگرفتند؛ دولت ایران نیز در اتحاد با کارفرمایان، به رغم پذیرفتن قراردادها و نظامنامههای بینالمللی کار که به زنان کارگر توجه ویژه داشت، در عمل کوچکترین توجهی به ضرورت اجرای مفاد این قراردادها به ویژه در خصوص زنان و کودکان نداشت.
In Reza Shah's era, Iran's economy experienced the first stage of transition from agricultural economics to industrial and capitalist economics. The establishment and expansion of industrial centers and factories, especially in the spinning and weaving sector, also overshadowed the traditional jobs of women, especially the work of women carpet weavers. The present article, without aiming at examining the process of industrialization during the Reza Shah period, examines the working conditions of women carpet weavers in public and private factories and workshops, and at the same time, the question of the effect of relations with international human rights organizations on regulations. Internationally and domestically responds. The results of the present article, by performing a descriptive-interpretive method and based on a review of available documents, show that female workers and children working in carpet weaving factories and workshops worked in the worst conditions and were exploited by employers; The government of Iran, in alliance with employers, despite accepting international labor contracts and regulations, in practice did not pay the slightest attention to the need to implement the provisions of these contracts, especially for women and children.
Machine summary:
نوشتار حاضر بي آنکه بررسي روند صنعتي شدن در دوره رضاشاه را هـدف خـود بداند، در پي پاسخ به اين پرسش است که رشد مراکز صنعتي در ايـن دوره چـه تـاثيري بـر اشتغال زنان کارگر داشت ، شرايط کار براي کـارگران زن کـه عمـدا در بخـش قـالي بـافي متمرکز بودند به چه شکل بود و آنها چـه جايگـاهي در تـدوين نظامنامـه هـاي قـانون کـار داشتند.
فرضيه پژوهش با تکيه بر روش کتابخانـه اي خاصـه مطالعـه اسـناد کارخانـه هـا و کارگاه هاي قالي بافي در اين دوره ، توضيح مي دهد کـه کـارگران زن و کودکـان کـارگر در کارخانه ها و کارگاه هاي قاليبافي در بدترين شرايط کار کـرده و مـورد اسـتثمار کارفرمايـان قرار ميگرفتند؛ دولت ايـران نيـز در اتحـاد بـا کارفرمايـان ، بـه رغـم پـذيرفتن قراردادهـا و نظامنامه هاي بين المللي کار که بـه زنـان کـارگر توجـه ويـژه داشـت ، در عمـل کـوچکترين توجهي به ضرورت اجراي مفاد اين قراردادها به ويژه در خصوص زنان و کودکان نداشت .
حاکم گروس در ادامۀ گزارش خود از دولـت خواسـت بـراي تأسيس شرکت قالي و سرمايه گذاري در جهت مدرن کردن اين صـنعت اقـدام کنـد، وي در توضيح اين ضرورت نوشت : سرمايه گذاران شخصي در اين ناحيه عمدتاً مَـلاک و زمـين دار هستند و علاقۀ چنداني به صنعت و سرمايه گذاري در بخش صنايع دستي و اساسـاً صـنعت ندارند؛ از نظر آن ها زمين ثروت است ، نه دستگاه و کارخانـه و کارگـاه قـالي بـافي بنـابراين لازم است دولت مداخله بيشتري در کار قالي بافي کرده ودوره هاي آموزش رنگـرزي بـراي زنان توسط يک متخصص را برگزار کند زيرا افزايش دستمزد کـارگران زن منـوط بـه انجـام کار با کيفيت در بافت قالي و فرش و ابعاد کالاي توليد شده بـود؛ امـا بـا وجـود روش هـا و ابزار قديمي اين امکان محقق نميشد.