Abstract:
فرهنگ عمومی چون درختی است که شاخههای فراوان دارد. آداب و رسوم، سنتها، باورها و عقاید، نوع پوشش، انواع خوراکیها و جنبههای گوناگون زندگی شاخههای پر برگ و بار این درخت هستند. باتوجه به اسلامی بودن جامعه (در معنی عام خود) شناخت و سنجش باورهای تأثیرگذار فرهنگی در جامعه، با معیار مهمترین منبع دینی یعنی قرآن کریم، امری مهم و جهت بخش است؛ زیرا شناخت این باورها میتواند در تقویت بنیۀ فرهنگی جامعه و نیز آسیبشناسی جامعۀ دینی کمک کند. در این نوشتار تعدادی از سخنان مشهور را از باورهای عمومی که در قالب مَثل، ضربالمثل یا کنایۀ معروف در فرهنگ ما جاری است، استخراج کردهایم و پس از دسته بندی موضوعی، به روش توصیفی- تحلیلی آنها را با آیاتی از قرآن سنجیدهایم؛ آیاتی که در آنها، مستقیم یا غیر مستقیم میتوان مطلبی دربارۀ موضوعات مطرح شده دریافت. نتیجه تحقیق در این موضوع، نشان میدهد که بیشتر این باورها با معارف قرآن، اعتقادات دینی و تجربۀ زندگی سازگار هستند. تعدادی نیز که در گفتار و کردار مردم سخت جا افتادهاند با مبانی دینی سازگار نیستند اما تلقی جامعه و باورهای کلامی گذشته و نیز وجود آنها در سخن شاعران باعث ماندگاری آنها شده است. چنین پژوهشهایی میتواند در پالایش فرهنگی باورهای نادرست در جامعه مؤثر باشد.
Machine summary:
باتوجه به اسلامی بودن جامعه (در معنی عام خود)، شناخت و سنجش باورهای تأثیرگذار فرهنگی در جامعه، با معیار مهمترین منبع دینی یعنی قرآن کریم، امری مهم و جهت بخش است؛ زیرا شناخت این باورها میتواند در تقویت بنیهی فرهنگی جامعه و نیز آسیبشناسی جامعهی دینی کمک کند.
در این نوشتار تعدادی از سخنان مشهور را از باورهای عمومی که در قالب مَثل، ضربالمثل یا کنایهی معروف در فرهنگ ما جاری است، استخراج کردهایم و پس از دستهبندی موضوعی، به روش توصیفی- تحلیلی، آنها را با آیاتی از قرآن سنجیدهایم؛ آیاتی که در آنها، مستقیم یا غیر مستقیم میتوان مطلبی دربارهی موضوعات مطرح شده دریافت.
شناخت این باورها میتواند در تقویت بنیهی فرهنگی جامعه و نیز آسیبشناسی جامعهی دینی کمک کند؛ زیرا در کنار بسیاری از باورها و ویژگیهای درست و مورد تأیید دین، برخی باورها و خرافاتِ جایگیر شده در فرهنگ عمومی نیز وجود دارد که اعتقاد یا عمل به آنها، باعث وهن دین و دینگریزی نسلهای جدید میشود.
این نوشتار به روش تحلیلی است و شیوهی کار به این شکل است که حدود چهل سخن مشهور را که در قالب مَثل، ضربالمثل یا کنایهی معروف در فرهنگ ما جاری است، از فرهنگها و امثال و حِکم عمومی استخراج کردهایم، در مواردی با شواهدی از ادب فارسی همراه کرده و پس از دستهبندی موضوعی، آنها را با آیاتی از قرآن سنجیدهایم.