Abstract:
متون حماسی جزو جدانشدنی ادبیات فارسی هستند که شاهکار اصلی آن شاهنامۀ فردوسی است. بعد از شاهنامه، حماسهسرایی رواج پیدا کرد و به تقلید از آن در دورههای مختلف، انواع حماسههای دینی و تاریخی سروده شد؛ امّا در سرایش آنها، تحوّلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که در کشور ایجاد شد، تأثیر گذاشت و به تناسب تحوّلات، موضوع، جایگاه، ویژگیها و اهداف شخصیتهای حماسی نیز تغییر کرد. در این پژوهش با هدف تأملّی بر تحوّلات ضدّ قهرمان و تفاوتها و شباهتهای آن در حماسههای ملّی، دینی و تاریخی، منظومههای حماسی بانوگشسبنامه و فرامرزنامه از حماسۀ ملّی، علینامه و خاوراننامه از حماسۀ دینی و تمرنامه، جنگنامۀ کِشم و جروننامه از حماسۀ تاریخی به روش کتابخانهای و بر مبنای نگارش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد حماسههای دینی و تاریخی نیز بر بنیاد حماسۀ ملّی استوار شده؛ امّا در تقابل بنیادین خیر و شر، همسو با مضمون و هدف قهرمان داستان، دچار دگرگونی شده است. وجه مشترک هر سه نوع حماسه، وجود ضدّ قهرمان انسانی جدالگر با صفات بدنژادی، اهریمنی و تنومندی است؛ امّا این ضدّ قهرمان در حماسۀ دینی و تاریخی با انگیزۀ قهرمان و روایت تاریخی در اهداف جدال، کنش و صفات ضدّ قهرمان و سرانجام ضدّ قهرمان متغیّر گشته است.
Epic texts are dispensable parts of Persian literature whose main masterpiece is Ferdowsi’s Shahnameh. After Shahnameh, composing epic became popular and following its imitation in different eras, variety of religious and historical epics were composed, however in their compositions political, cultural and social changes in the country were greatly influential and in accordance with those changes the theme, standpoint, features and purposes of the epic characters had also changed. This research is an attempt to study the anti-hero modifications and to find its similarities and differences in national, religious, and historical epics of Banu Goshasb nameh and Faramarz nameh, Ali nameh, and Khavaran nameh, Tamar nameh, Jang nameh Keshm and Jarun nameh respectively. Library and descriptive analytic method were used in this regard. The results obtained show that religious and historical epics are based upon national epic however in fundamental opposition between good and evil and in correlation with the protagonist’s aim in the tale and the theme of the tale were subject to certain changes. The common factor in three kinds of epic is the presence of a humane anti-hero who fights with demonic, inauthentic, and vulgar characteristics but this anti-hero in religious and historical epic influenced by hero’s motivation and the historical narrative, in pursuing purposes such as struggle, action, anti-hero characteristics and finally his final destiny underwent a change.
Machine summary:
در این پژوهش با هدف تأملی بر تحولات ضد قهرمان و تفاوت ها و شباهت های آن در حماسه های ملی، دینی و تاریخی، منظومه های حماسی بانوگشسب نامه و فرامرزنامه از حماسۀ ملی، علینامه و خاوران نامه از حماسۀ دینی و تمرنامه ، جنگ نامۀ کشم و جرون نامه از حماسۀ تاریخی به روش کتاب خانه ای و بر مبنای نگارش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است .
نتیجۀ پژوهش نشان میدهد حماسه های دینی و تاریخی نیز بر بنیاد حماسۀ ملی استوار شده ؛ اما در تقابل بنیادین خیر و شر، هم سو با مضمون و هدف قهرمان داستان ، دچار دگرگونی شده است .
در علینامه ، تمرنامه و جنگ نامۀ کشم و جرون نامه ، قهرمان ها با هیچ موجود وهمی مبارزه نمیکنند؛ اما در توصیف ضد قهرمان ها، صفات دیو و اژدها تکرار شده است .
برای نمونه در تمرنامه ، تیمور، قبچاق را اژدها نامیده است : عنــان کرد بر بــاد صـــرصـــر رهــا بــه انــداز آن ســــهــمـگــیــن اژدهــا (هاتفی خرجردی، ١٣٩٨: ١٩٢) در جنگ با قیصر در وصف سپاه آن ها صفت «دیوساران » آورده است : از آن دیــوســــاران یســــار ســــپــاه یـکــی کــوه آهــن در ابــر ســــیــاه (همان : ٢٩٢) در علینامه ، امام علی(ع ) به طلحه که با جانشینی امام مخالف است و گرایش به عایشه دارد میگوید: «دلت را بر دیو دشمن مکش » (ربیع ، ١٣٩٠: ٩) .