Abstract:
در سال های اخیر بحث های متعددی پیرامون جایگزین شدن مکتب پست مدرنیسم به عنوان نوعی تفکر و نگاهی فرهنگی اجتماعی به مسائل و باورهای انسان ها با دیدگاه پست مدرنیسم در موضوعات مختلف در جریان است و عرصه تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) نیز درگیر این جریان شده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی مبانی (معرفت شناسی) فلسفه پست مدرنیسم و دلالت های آن بر آموزش و پرورش و نقد آن صورن گرفته است. پژوهش حاضر از نوع اسنادی تحلیلی است. یافته های پژوهش حاکی از این است که معرفت را امری نسبی و حاصل هدفی از پیش تعیین شده و انعطاف پذیر و تحمیلی نمی دانند، بلکه از تجارب واقعی محصلان عینیت برگرفته و با مشارکت معلم و دانش آموز طراحی و عدم توجه به مدل ها و روش های کلی و استفاده از روش های تفاوت فردی و انفرادی کردن آموزش با توجه به موقعیت و شرایط افراد مشخص می شود ارزش ها را امری متغیر و ساخته قدرت می دانند جریان یادگیری یک جریان فعال و مداوم است که دانش آموز احساس می کند به صلاحیت هایی که خواهان آن است رسیده است و به طور واقعی به اجرای پروژه آموزش برای همگاه و برای همه عمر بپردازد.
Machine summary:
4. بحث و تجزیه و تحلیل پژوهش از میان مباحث مختلف فلسفی، معرفت شناسی که از مسائل مرتبط با شناخت بحث می کند و در صدد تفسیر علم و دانش و توجیح باورها و اندیشه های بشری است، با فرآیند یاددهی- یادگیری در نظام آموزش و پرورش نزدیکی بیشتری دارد و در دنیای امروز نیز که انواع نوین تعلیم و تربیت به سرعت در حال گسترش است توجه به معرفت، یکی از مسائل مهمی است که توجه متخصصان نظام آموزشی ب آن معطوف کرده است.
فرمهینی فراهانی در کتاب پست مدرنیسم و تعلیم و تربیت ضمن بیان این نکته که امکان طرح و اجرای یک برنامه فراگیر و نظام یافته برای رشد و تربیت از دیدگاه مربیان این رویکرد وجود ندارد، اهداف زیر را از مجموع سخنان آنان استخراج می کند: تربیت شهروند انتقادی: علیم و تربیت باید به دانش آموزان فرصت لازم را بدهد تا دانش آموزان بتواند ظرفیت انتقادی خود را در مواجه شدن با تغییرات سیاسی و اجتماعی داشته باشد.
برای پاسخ به پرسش سوم مبنی بر این که جایگاه برنامه درسی در دیدگاه پست مدرنیسم چیست و دلالت های آن بر نظام آموزشی چگونه قابل تبیین می شود.