Abstract:
در واژهسازیهای علمی علاوه بر توجه به ظرافتهای ریشهشناختی باید به دو نکته توجه کرد. نخست آنکه برخی واژگانِ نظری به نحوی مستقیم یا غیرمستقیم بار استعاری واژگانی را از جامعهای که نظریه در آن شکل گرفته حمل میکنند. دوم آنکه برخی از واژگان کلیدی موجود در برخی نظریههای علمی شبکۀ معنایی درهمتنیدهای را شکل میدهند. بنا بر این برای هر واژۀ این شبکه باید به سایر واژگان شبکه نیز توجه داشت. این باعث میشود که در چنین واژهگزینیهایی فلسفۀ علم نیز نقش مهمی بازی کند. در این مقاله به سراغ نظریۀ اوولوشن میرویم و برای روشن شدن اینکه واژگان علمی در بستر تاریخی خود معنا مییابند اشارههایی به فضای اجتماعی و سیاسی ظهور این نظریه در غرب خواهیم داشت. به نحوی مفصلتر به برخی اندیشههای سیاسی، دینی و اجتماعی ظهور نظریه در میان اعراب، ترکان عثمانی و ایرانیان اشاره میکنیم که احتمالاً بر یافتن معادل مناسب برای اوولوشن تأثیر داشته است. ساختار مقاله چنین است که ابتدا اشارهای بسیار کوتاه خواهیم داشت به اهمیت شناختی واژگان. سپس، تلاشی خواهیم داشت در معرفی تاریخچهای از معادلهای پیشنهادی در میان اعراب، ترکان عثمانی، و بالاخره در میان فارسیزبانان برای واژۀ «اوولوشن». در قسمت بعد به رایجترین دلایلی که طرفداران برابرنهادْهای مشهور برای انتخاب خود میآورند اشاره میشود. آنگاه بحثی فلسفی را در خصوص واژۀ اوولوشن در متون کنونی زیستشناسی و فلسفۀ زیستشناسی پی میگیریم که البته در دسترس نخستین پیشنهاددهندگان نبوده است. خواهیم دید در میان خود زیستشناسان صاحبنام قرن بیستم نیز بر سر جهتداری فرایند تکامل اختلاف نظر بوده است. بخشی از این اختلاف میتواند به ابهام در گفتههای خود داروین بازگردد؛ اما جدای از اینکه داروین در این باب چگونه میاندیشیده است بحث جهتداری فرایند اوولوشن تا به امروز در میان زیستشناسان برقرار است. در بخش پیشاپایانی به چند مفهوم دیگر در نظریه اشاره میکنیم و نشان میدهیم نوع تفسیر ما از این مفاهیم میتواند در جهتدار دیدن یا ندیدن فرایند اوولوشن، و در نتیجه بر گرایش به گزینش یکی از برابرنهادها اثر گذارد. در بخش نهایی پیشنهادی برای این سنخ پژوهشها عرضه میشود.
In translating scientific terms, in addition to paying attention to etymology, two points should be considered. First, some theoretical terms directly or indirectly carry the metaphorical burden of words from the society in which the theory is formed. Second, some of the key theoretical terms in scientific theories form an intertwined conceptual network. Therefore, for each term of this network, other entwined terms must be considered. This makes the philosophy of science also play an important role in such translations. In this article, we turn to the theory of evolution, and to demonstrate that scientific terms make sense in their historical context, we will refer to the social and political context of the emergence of the evolutionary theory in the West. We refer in more detail to some of the political, religious, and social ideas of the emergence of the theory among the Arabs, the Ottoman Turks, and the Iranians, which may have influenced the finding of a suitable translation for “evolution”. The structure of the article is such that we will first briefly point to the cognitive significance of the terms. Then, a history of the proposed translations for “evolution” among the Arabs, the Ottoman Turks, and finally among the Persians will be interduced. The next section outlines the most common reasons given by fans of each translation for their choice. We then engage in a philosophical discussion of the concept of “evolution” in the current texts of biology and philosophy of biology. We will see that there has been disagreement among the twentieth century’s biologists to whether or not the evolutionary process is directional. Part of this disagreement can be traced back to the ambiguity in Darwin's own writings; but apart from how Darwin thought about it, there is still a debate among biologists about the directionality of the evolutionary process. In the penultimate section, we point out a few other concepts in theory and show that our interpretation of these concepts can affect our interpretation on the directionality of the evolutionary process, and thus affect our choice in translation. In the final section, a proposal for this type of research is presented.
Machine summary:
در این معنا، اختلاف بر سر معنای اوولوشن یااختلاف در گزینش میان تکامل، فرگشت، تطور و سایر برابرنهادها میتواند تا حدی بهاختلافِ رأی در بارۀ نحوۀ تغییرات در جهان زیستی باز گردد؛ یعنی اختلاف بر سر خود نظریه؛ که البته در ایران کمتر چنین بوده و بحث عمداً بر سر خود واژگان، و بهویژه در جهت رد و اثبات سرهنویسی در فارسی مطرح شده است.
هر چند در آن کتاب نام دارون آمده و به دیدگاه او در بارۀ انسانها و ارتباطشان با میمونها که در آن روزگار به داروین نسبت داده میشد اشاره شده است اما سخنی از نظریۀ او و واژۀ «اوولوشن» به میان نیامده، و البته تلویحاً به «تبدل و تحول و تغییر در انواع» اشاره میکند )نکـ : حسینی ]اسدآبادی[ ،1298ق ،11(.
در سال 1300 وقتی سید اسداللّه خارقانی، که نمایندۀ انجمن غیبی سوسیال دمکرات در تهران نیز بوده )نکـ :بینام، 1370، 68( در نخستین رسالۀ فارسی اختصاصی که یک روحانی به رد آراء داروینیها میپردازد، برخلاف سایر فعالان سیاسی به عنوان برابرنهادی برای اوولوشن، نه از تکامل و تطور، بلکه از تحول و تبدل بهره میگیرد 1.
البته فروغی چند سال بعد قدری تعداد برابرنهادها را کم میکند و در سیر حکمت در اروپا )فروغی، محمد علی ،1320ش( در بخشی که به داروین پرداخته تنها یک مرتبه از واژۀ تکامل استفاده کرده است )ص99 از چاپ دوم(.
البته این را هم بیفزاییم که او در کتاب واژگان فلسفه و علوم اجتماعی که برای بار اول در سال 1355 -یعنی پیش از همه منابعی که تاکنون از او نام بردیم- منتشر شده است در برابر اوولوشن از فرگشت نامی نمیآورد )آشوری ،2535]1355ش[ ، 98(.