Abstract:
هدف و زمینه: خشونت سیاسی به مثابه ریشه اصلی مسائلی مانند تروریسم و درگیری های خشونت بار در جهان محسوب می شود. از این رو مقاله حاضر بدنبال پرداختن به این هدف است که چگونه خشونت سیاسی بر محوریت مشروعیت سامان می یابد. همچنین طی این پژوهش سؤالاتی به عنوان دلمشغولی نگارنده مطرح می-شود؛ مشروعیت به چه صورتی به چالش کشیده شده است؟ تحت چه شرایطی مشروعیت به دولتها یا گروه های تروریستی نسبت داده میشود؟ چه چیزی سبب مشروعیتبخشی به آنها خواهد شد؟ در حقیقت فرضیه این مقاله بر این اساس استوار است که امروزه خشونت سیاسی بیشتر حول مسئله مشروعیت سامان مییابد. در این راستا مقدمتاً دیدگاههای ماکس وبر در خصوص مبانی اجتماعی و روانشناختی مشروعیت پرداخته میشود و در وهلهی بعد تمرکز اصلی مقاله به ارزیابی دیدگاههای هابرماس در خصوص نسبت بین خشونت سیاسی و مشروعیت معطوف شده است.روش تحقیق: در این پژوهش با توجه به ماهیت و نوع موضوع مورد مطالعه، پس از فیشبرداری مطالب، از طریق بررسی داده های اسنادی، کتابخانهای و اینترنتی، برای تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده، تحلیل استنباطی صورت گرفته است. یافته ها و نتیجه گیری: نهایتاً جمع بندی آراء و تحلیل، این موضوع را خاطر نشان ساخته که مشروعیت، علیرغم ناسازگاریها و تناقضهایش، شایستگی مطرح شدن به عنوان یکی از معدود منابع و مراجعی که امروز علت العلل بروز درگیری و منازعات متعدد موجود میان دولتها و سازمانهای تروریستی ارائه نمود، دارد.
Purpose and Background: Political violence is considered as the root cause of issues such as terrorism and violent conflicts in the world. Therefore, the present article seeks to address the goal of how political violence is based on legitimacy. Also, during this research, questions are raised as the author's preoccupation; How has legitimacy been challenged? Under what circumstances is legitimacy attributed to governments or terrorist groups? What will legitimize them? In fact, the hypothesis of this article is based on the fact that today more political violence revolves around the issue of legitimacy. In this regard, first Max Weber's views on the social and psychological foundations of legitimacy are discussed, and then the main focus of the article is to evaluate Habermas's views on the relationship between political violence and legitimacy.Methods: In this study, according to the nature and type of the subject under study, after filing the content, inferential analysis was performed by analyzing documentary, library and internet data to analyze the collected data.Findings and Conclusion: Finally, the summary of opinions and analysis has shown that legitimacy, despite its inconsistencies and contradictions, deserves to be considered as one of the few sources and authorities that today are the cause of many conflicts and disputes between governments. And presented terrorist organizations.
Machine summary:
همچنين طي اين پژوهش سؤالاتي به عنوان دلمشغولي نگارنده مطرح ميشود؛ مشروعيت به چه صورتي به چالش کشيده شده است ؟ تحت چه شرايطي مشروعيت به دولت ها يا گروه هاي تروريستي نسبت داده ميشود؟ چه چيزي سبب مشروعيت بخشي به آنها خواهد شد؟ در حقيقت فرضيه اين مقاله بر اين اساس استوار است که امروزه خشونت سياسي بيشتر حول مسئله مشروعيت سامان مييابد.
يافته ها و نتيجه گيري: نهايتاً جمع بندي آراء و تحليل ، اين موضوع را خاطر نشان ساخته که مشروعيت ، عليرغم ناسازگاريها و تناقض هايش ، شايستگي مطرح شدن به عنوان يکي از معدود منابع و مراجعي که امروز علت العلل بروز درگيري و منازعات متعدد موجود ميان دولت ها و سازمان هاي تروريستي ارائه نمود، دارد.
از جمله مطالب جالب توجه درباره 1 Terrorism and Political Violelence Studies 2 Martha Crenshaw 3 Left-Wing Terrorists 4 Right-Wing Terrorists 5 The Situational 6 Legitimation Problems 7 Jurgen Habermas 8 Legitimacy in Legitimation Crisis 9 Max Weber مواضع و آراء وبر و هابرماس درخصوص مشروعيت اين است که مواضع اين دو متفکر درخصوص مشروعيت کاملاً در مقابل هم قرار دارند.
,Cook) 2003: 111) در بخش زير، يافته هاي پژوهش درخصوص ارائه مطالبي از مواضع و آراء وبر و هابرماس درباره ي مشروعيت مطرح و کاربست اين مطالب در بحث از تروريسم و خشونت سياسي بيان خواهد شد؛ چرا که به نظر ميرسد مباحث وبر و هابرماس اين اجازه را به نوشتار ميدهد تا برخي از مسائل مشروعيت و مشروعيت يابي را که به هنگام وقوع خشونت سياسي مطرح ميشوند، مورد کنکاش قرار دهد.