Abstract:
حمایت از بزهدیدگان ازجمله مباحث نوین حقوق جزاست که روشهای حمایت از قربانیان جرم از سوی پلیس شامل مواردی همچون نگرش کلی آن حمایت از بزهدیدگان، تثبیت موقعیت حقوقی آنان و جبران خسارتهای مادی و معنوی آنهاست. در اثر ارتکاب جرم، ضرر و زیانهای مادی و معنوی مختلفی متوجه جان، مال، ناموس، آبرو و روح و روان بزهدیدگان و بستگان آنان میشود. نحوه پاسخدهی مراجع دولتی به بزهدیدگان میتواند در کاهش آسیبهای آنان مثمر ثمر باشد. نقش پلیس بهعنوان اولین نهادی که بزهدیدگان به آن مراجعه میکنند، در کاهش آسیبها و خسارات و تأمین نیازها و خواستههای آنان بسیار ارزنده و قابل توجه است. نوع عملکرد و برخورد و رفتار(بهطور کلی تعامل) پلیس میتواند آسیبهای ناشی از جرم را برای بزهدیده کاهش داده و یا برعکس، آنها را تشدید کند؛ بنابراین ضرورت دارد با توجه به اهمیت چنین نقشی برای پلیس، جنبههای گوناگون این حمایت بررسی شود در این پژوهش به حمایت پلیس از بزهدیده مورد بررسی قرار میگیرد. پژوهش حاضر از لحاظ کاربرد جزء تحقیقات کاربردی مسأله محور است؛ لذا هدف اساسی پژوهش شناسایی مبانی نظری حمایتی پلیس از بزهدیده میباشد. پس در نتیجه در طی سالهای اخیر اندیشة حمایت از بزهدیدگان موجب توجه جرم شناسان، قانونگذاران، مقامات قضایی و نیز پلیس شده و اقدامات قابل توجهی در جهـت حمایت از بزهدیدگان صورت پذیرفته است پلیس نخستین نهادی است که بزهدیدگان با آن روبرو میشوند و نقش فراوانی در کم شدن آسیبهای ناشی از جرم و حمایت از بزهدیدگان دارد.
Victim protection is one of the new topics in criminal law that the methods of protection of victims of crime by the police include such things as the general attitude of protecting victims, stabilizing their legal status and compensating them for material and moral damages. As a result of committing a crime, various material and spiritual losses are inflicted on the lives, property, honor, dignity and soul of the victims and their relatives. How government authorities respond to victims can be effective in reducing their harm. The role of the police, as the first institution to which victims refer, is very valuable and significant in reducing injuries and providing for their needs and wants. The type of action and behavior of the police (in general) interaction can reduce the crime-related harm to the victim or, conversely, aggravate them, so it is necessary, given the importance of such a role for the police, to: The various aspects of this support should be examined. In this study, the support of the police for the victim is examined. The present study is a problem-oriented applied research in terms of application; Therefore, the main purpose of this study is to identify the theoretical foundations of police protection of victims. As a result, in recent years, the idea of victim protection has attracted the attention of criminologists, legislators, judicial officials and the police, and significant steps have been taken to protect victims. The police is the first institution that victims face.
Machine summary:
هنتيگ بزه ديده را در مفهوم مضــيق خود مطرح ساخت که ناظر بر مجنيعليه است » از نظر واژه شناسي، بزه ديده يکي از مشتقات واژه انگليسي (victim) بوده وبه شــخصــي گفته ميشــود که به دنبال رويداد يک جرم ، آســيب و زيان يا آزار ميبيند که اين آســيب ممکن است بدني، عاطفي، مالي و يا آسيب اساسي به حقوق بنيادي وي باشد.
ماده ١ اعلاميه اصول بنيادي عدالت براي بزه ديدگان وقربانيان ســـوءاســـتفاده از قدرت نيز در تعريفي مشـــابه ،بزه ديده را اين گونه معرفي مينمايد: «بزه ديدگان اشــخاصــياند که در پي فعلها يا ترک فعلهاي ناقض قوانين کيفري دولتهاي عضــو از جمله قوانيني که ســوء اســتفاده مجرمانه از قدرت را ممنوع کرده اند به شــکل فردي يا گروهي به آســيب بدني، رواني، رنج عاطفي، زيان اقتصادي يا آسيب اساسي به حقوق بنيادي خود دچار شده اند.
طرفداران اين بزه ديده شناسي با اين استدلال که بزه ديده يا افراد تحت تکفل وي، در هرحال بزه ديدگي را تجربه کرده اند و با تحمل جرم دچار مشـکلات مادي، رواني و عاطفي شـده اند، اعتقاد دارند که جامعه به طور کلي و نظام کيفري به ويژه بايد در سياست گذاري ها و جهت گيريهاي تقنيني - قضايي خود مصالح و منافع بزه ديدگان را بيش از گذشته مورد توجه قرار دهند.
د) حل و فصل غير قضايي وجه ديگري که در توجيه مبناي طرح حمايت از بزه ديدگان ذکر شده ، اين است که حمايت از بزه ديده و تأمين فوري خســارت هاي وارد بر او، ميتواند از ابزارهاي جنبشــي تلقي شــود که براي الغاء حقوق کيفري مبارزه ميکند.