Abstract:
نظریه دولت توسعه گرا نظریه ای درباره شیوه گذار به توسعه از مسیر دخالت موثر و آگاهانه دولت در اقتصاد و هدایت منابع و امکانات کشور در مسیر توسعه است.دولت توسعه گرا گونه ای از دولت می باشد که قادر به تولید حرکت پایدار معطوف به توسعه است.با روی کار آمدن لولا داسیلوا و تشکیل دولت توسعه گرا در برزیل، توسعه در این کشور با تحولی اساسی مواجه شده و این کشور توانسته است بر بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه خود،خصوصا فقر و گرسنگی گسترده فائق آید. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی بدنبال پاسخ به این سوال است که دولت توسعه گرای لولا داسیلوا چه تاثیری بر کاهش فقر در برزیل داشته است؟ در این مقاله با استفاده از داده های مختلف آماری مشخص می گردد که لولا داسیلوا با ایجاد یک دولت توسعه گرا و اتخاذ سیاست های راهبردی مانند برنامه کمک هزینه خانواده،برنامه مبارزه با گرسنگی،برنامه رشد پرشتاب،سیاست اشتغال زایی و... توانست در دوران ریاست جمهوری هشت ساله (2003-2011) خود میزان فقر و گرسنگی در برزیل را به میزان مشهودی کاهش دهد.در نتیجه سیاست های هشت ساله دولت لولا 20 میلیون برزیلی از زیر خط فقر خارج شده، سن امید به زندگی 3.27 واحد رشد یافته،تولید ناخالص داخلی برزیل به بالاترین میزان در طول تاریخ این کشور رسیده و شاخص توسعه انسانی برزیل با رشد 0،036 واحدی برای اولین بار این کشور را در ردیف کشورهای با توسعه انسانی بالا قرار داده است.
A developmental state is characterized by having strong state intervention, as well as extensive regulation and planning.A Developmental State is a state where the government is intimately involved in the macro and micro economic planning in order to grow the economy”, with the addition “whilst attempting to deploy its resources in developing better lives for the people”.Brazil officially the Federative Republic of Brazil is the largest country in both South America and Latin America.The Economy of Brazil is the world's eighth largest economy by nominal GDP and eighth largest by purchasing power parity. Luiz Inacio Lula da Silvais a Brazilian politician and former union leader who served as the 35th President of Brazil from 1 January 2003 to 31 December 2010.In the 8 years of the lula da silva presidency ,economic successes went hand in hand with social results: this is called redistributive or inclusive growth. GDP per capita growth rates were higher in the poorer quantiles of the population, than in the richer groups. Unemployment rates declined, formal employment and average earnings increased. Income inequality (also its spatial dimension) and poverty declined.Lula da Silva by implementation of Programs Bolsa Familia, Bolsa Escola, Growth Acceleration Program Improved the poverty in brazil.
Machine summary:
در نتيجه سياست هاي هشت ساله دولت لولا ٢٠ ميليون برزيلي از زير خط فقر خارج شده ، سن اميد به زندگي ٣,٢٧ واحد رشد يافته ،توليد ناخالص داخلي برزيل به بالاترين ميزان در طول تاريخ اين کشور رسيده و شاخص توسعه انساني برزيل با رشد ٠،٠٣٦ واحدي براي اولين بار اين کشور را در رديف کشورهاي با توسعه انساني بالا قرار داده است .
در اين مقاله با معيار قرار دادن موضوع فقر، با روش تحليلي- توصيفي به اين سوال پاسخ داده مي شود که دولت توسعه گراي لولا داسيلوا چه تاثيري بر فقر در برزيل داشته است ؟ فرضيه اين مقاله اين است که لولا داسيلوا با ايجاد يک دولت توسعه گرا و اتخاذ سياست هاي راهبردي مانند برنامه کمک هزينه خانواده ،برنامه مبارزه با گرسنگي،برنامه رشد پرشتاب توانسته است در دوران رياست جمهوري هشت ساله (٢٠٠٣-٢٠١١) خود فقر در برزيل را به ميزان قابل توجهي کاهش دهد.