Abstract:
"مرور زمان" همواره مورد بحث اندیشمندان حقوقی تحت عنوان یک تاسیس حقوقی مهم و تاثیر گذار در فرآیندهای دادرسی کیفری بوده و از نظر اندیشمندان حقوقی در مبانی این تاسیس حقوقی، پذیرش یا عدم پذیرش شرایط آن و موارد کاربردی آن در حقوق داخلی و کیفری بین المللی اختلاف نظر وجود دارد. این نهاد پس از انقلاب اسلامی و در سال ۱۳۷۸ نسبت به جرایم بازدارنده پس از آن در سال ۱۳۹۲ در قانون مجازات اسلامی در محدوده تعزیرات پذیرفته شده و همین طور به موجب قانون ۲۹ اساسنامه دیوان کیفری بین المللی، جرایم نسل کشی، جنایت ضد بشریت، جنایت جنگی و تجاوز، از مشمولات آن حذف شده استاین مقاله با استفاده از منابع کتابخانه و با روش توصیفی_تحلیلی و با هدف بررسی مبانی و دلایل پذیرش و نفی مرور زمان در حقوق کیفری و اسناد بین المللی انجام گرفته و به این نتیجه رسیده است که مهمترین مبانی و دلایل پذیرش مرور زمان تحت عنوان یک قاعده در حقوق کیفری داخلی، "اصلاح مجرم"و "از بین رفتن ادله جرم"، "ترس از مجازات"، "تخریب پایگاه اجتماعی و خانوادگی" سقوط حق بر اثر مسامحت تشکیلات قضایی"و "ایجاد حق مکتسب برای مجرم" بوده است و از طرف دیگر دلیل مهم استفاده از نفی مرور زمان در حقوق بین المللی کیفری کنارگذاری یک مانع بزرگ بیکیفر مانی در حقوق بینالمللی است
Time lapse" has always been discussed by legal thinkers as an important and influential legal establishment in criminal proceedings and from the point of view of legal thinkers in the foundations of this legal establishment, acceptance or non-acceptance of its conditions and its applications in domestic This institution was accepted after the Islamic Revolution and in 1378 for deterrent crimes, then in 1392 in the Islamic Penal Code within the limits of punishments, and also according to Law 29 of the Statute of the International Criminal Court, crimes of genocide, crimes against humanity, War crimes and aggression have been removed from its scope, and the same procedure has been followed for other international crimes in other international instruments.This article has been done using library resources and descriptive-analytical method with the aim of examining the principles and reasons for accepting and denying the passage of time in criminal law and international documents and has concluded that the most important principles and reasons for accepting the passage of time as a rule In domestic criminal law, "correction of the offender" and "disappearance of evidence", "fear of punishment", "destruction of social and family status", "loss of rights due to negligence of the judiciary" and "creation of acquired rights for the offender". On the other hand, an important reason for using the negation of the passage of time in international criminal law is the removal of a major impunity barrier in international law, and this institution is different from other joint institutions
Machine summary:
اين مقاله با اســتفاده از منابع کتابخانه و با روش توصــيفي_تحليلي و با هدف بررســي مباني و دلايل پذيرش و نفي مرور زمان در حقوق کيفري و اسـناد بين المللي انجام گرفته و به اين نتيجه رسـيده اسـت که مهمترين مباني و دلايل پـذيرش مرور زمـان تحـت عنوان يـک قـاعـده در حقوق کيفري داخلي، "اصـــلاح مجرم "و "از بين رفتن ادـله جرم "، "ترس از مجازات " ، "تخريب پايگاه اجتماعي و خانوادگي" سـقوط حق بر اثر مسـامحت تشـکيلات قضـايي "و "ايجاد حق مکتســب براي مجرم " بوده اســت و از طرف ديگر دليل مهم اســتفاده از نفي مرور زمان در حقوق بين المللي کيفري کنارگذاري يک مانع بزرگ بي کيفر ماني در حقوق بين المللي اسـت و اين نهاد با ديگر تأسـيسـات و نهادهاي مشترک حقوق داخلي و بين المللي متفاوت است و اساساً يک تاسيس داخلي مي باشد .
دوم اينکه حقوق بين المللي کيفري با توجه به سـند نفي مرور زمان به کارگيري اين حق را براي مجرمين بين الملل معقول نمي داند زيرا برخلاف مقتضـاي ذات قواعد بين المللي، در صـورت عمل کردن همانند نظام هاي کيفري ملي مجرم به راحتي شـامل نفعي ميشـود که از سـوي گذشـت زمان به او ميرسـد، و اين درحالي اسـت که جنايات بين المللي تاثير زيادي بر اذهان عمومي گذاشته است ، پس بايد به طور موثري سرکوب شود.