Abstract:
زمینه و هدف: رسانه ها میتوانند بهترین وسیله برای روشن شدن اذهان و تلفیق افکار و عقاید مورد نظر باشند، اما در مقابل انعکاس مستقیم برخی جرایم و شیوه های گوناگون اعمال خشونت نیز، آن سوی قضیه است که گاهی در وقوع جرم مؤثر بوده و نتایج کوتاه مدت و دراز مدت غیر قابل جبرانی خواهد داشت، با این اوصاف در این مقاله نگارندگان به دنبال تحلیل و نقد رویکرد سیاست جنایی تقنینی و قضایی ایران در قبال جرایم متأثر از رسانه هستند.روش: پژوهش حاضر به روش تحلیلی و توصیفی انجام شده است.یافته ها: تئوریها و گرایش های نوین جرم شناختی مبتنی بر جرایم متأثر از رسانه شامل جرم شناسی خبرساز، جرم شناسی فرهنگی و جرم شناسی دیداری است و بر مبنای یافته های پژوهش، اگر محتوای رسانهها بدون تحلیل کارشناسانه علل شکل گیری جرایم و آموزش راهکارهای عملی پیشگیری از آن تنظیم شوند، آثار منفی بسیاری بر سیاست جنایی به ویژه در ابعاد تقنینی و قضایی خواهد گذاشت.نتایج: رسانه ها نه تنها در شکل دادن جرایم مؤثرند بلکه در مورد ایجاد تغییرهای قانونی و نفوذ در سیاست جنایی تقنینی و تصویب قوانین دوفوریت و رویکرد عوام گرایانه نیز تأثیرگذار است. از همین رو رسانه ها در سیاست جنایی قضایی نیز نفوذ کرده و با بزرگ نمایی رسانه ای در پرونده های جرایم جنسی، جرایم خشن علیه اشخاص و جرایم اقتصادی، منجر به شتابزدگی در رسیدگی، عدم مراعات دادرسی منصانه و ترویج خشونت در جامعه شدهاند.
Field and Aims: The media can be the best means for enlightening the minds and unifying the desired thoughts and opinions, but in contrast to the direct reflection of some crimes and various methods of violence, the other side of the issue is that sometimes it is effective in the occurrence of crimes and the short-term and long-term results It will have an irreparable period, however, in this article, the authors seek to analyze and criticize the approach of Iran's legal and judicial criminal policy towards crimes affected by the media.Method: The current research was done by analytical and descriptive method.Findings: New criminological theories and trends based on crimes affected by the media include Newsmaking Criminology , cultural criminology and visual criminology And Based on the findings of the research, if the content of the media is regulated without expert analysis of the causes of crimes and teaching practical solutions to prevent them, it will have many negative effects on the criminal policy, especially in the legislative and judicial dimensions.Conclusion: The media is not only effective in shaping crimes, but it is also effective in creating legal changes and influencing legislative criminal policy and passing emergency laws and a populist approach. Therefore, the media has infiltrated the judicial criminal policy and with media exaggeration in the cases of sexual crimes, violent crimes against individuals and economic crimes, they have led to haste in the proceedings, non-compliance with due process and promotion of violence in the society.
Machine summary:
تحليل سياست جنايي تقنيني و قضايي ايران در قبال جرايم متأثر از رسانه 1 قادر سيروس تاريخ دريافت : ١٤٠١/٠٩/٠٥ 2 حسن حاجي تبار تاريخ پذيرش : ١٤٠١/١٠/٢١ 3 فرهاد الله وردي ميگوني نوع مقاله : پژوهشي چکيده زمينه و هدف : رسانه ها مي توانند بهترين وسيله براي روشن شدن اذهان و تلفيق افکار و عقايد مورد نظـر باشند، اما در مقابل انعکاس مستقيم برخي جرايم و شيوه هاي گوناگون اعمال خشونت نيز، آن سوي قضـيه است که گاهي در وقوع جرم مؤثر بوده و نتايج کوتاه مدت و درازمدت غير قابل جبراني خواهد داشت ، بـا اين اوصاف در اين مقاله نگارندگان به دنبال تحليل و نقد رويکرد سياست جنايي تقنيني و قضايي ايران در قبال جرايم متأثر از رسانه هستند.
از جمله کارکردهاي منفي و مخرب رسانه ها ايجاد امواج بزهکاري، عادي سـازي هنجارشـکني و گسترش خشونت و پرخاشگري و اشاعه فحشا و بي بنـد و بـاري و درنورديـدن حـريم خصوصـي افراد و ورود به زندگي خصوصي افراد اسـت ؛ زيـرا رسـانه هـا اغلـب جـرم را در قالـب مـوج هـايي برجسته و متمايز تصوير مي کشند، بدين شکل که بـا ارائـه گـزارش هـاي مکـرر از ارتکـاب برخـي اشکال خاص جرم شامل جرم خياباني مانند ضرب و شتم ، تجاوز به عنف و قتل ، موجب مـي شـوند که توجه افکار عمومي با شدت بيشتري، بـه ايـن دسـته از جـرائم جلـب شـود و از سـويي انعکـاس کج روي هاي اجتماعي در رسانه ها موجب کاهش نفرت از انحرافات و عـادي شـدن نابهنجـاري در جامعه ميگردد؛ زيرا فرد ضمن اطلاع از نقض هنجارها توسط رسانه ها، درمي يابـد کـه هنجارهـاي اجتماعي که به نظر وي غير قابل تخطي بودند، قابل شکستن و تخلف هسـتند.