Abstract:
معمولا افراد بنا به دلایل مختلفی به مشاوران و روان درمانگران مراجعه
میکنند.ریچلک 1 (1973)، سه انگیزه کلی در این زمینه مطرح کرده است:1-انگیزه
شناختی:بر اساس این انگیزه فرد در صدد آگاهی یافتن از جنبههای مختلف شخصیت و رفتار
خود بوده و میخواهد بینشی نسبت به علل ایجاد کنندهی رفتارش به دست آورد.2-انگیزه
درمانی:فرد به منظور رفع و درمان رفتارهای مشکل آفرینی که منجر به از دست دادن
تعادل و ناراحتی وی شده است، به جستجوی خدمات مشاوره و روان درمانی
میپردازد.3-انگیزه اخلاقی:فرد به منظور دستیابی به چارچوب و مبانی ارزشی که
بواسطهی آن بتواند به زندگی خود معنا و مفهوم بخشد، به نزد مشاور میرود.معمولا
افراد در طی دوران زندگی با مسایل پیچیده و دشواری مواجه میشوند که ارزشمند تلقی
کردن زندگی را دشوار میسازد.این حوادث میتواند از دست دادن همسر، طلاق، ناتوانی
در رسیدن به هدفهای مورد نظر و...باشد.از بین گروههای سنی که دشواری بیشتری در درک معنی و مفهوم زندگی دارند، گروه
نوجوانان میباشند. (اریکسون 2 1968).اریکسون اظهار میکند که نوجوانان بحران هویت
را تجربه میکنند؛هویت از سه جزء کار، روابط و ایدئولوژی تشکیل یافته است که مذهب
قسمت عمدهیی از جزء ایدئولوژیکی محسوب میگردد و از این رو موضوعات ارزشی و
اعتقادی در دوران نوجوانی حائز اهمیت است.در دوران میان سالی نیز فرد با بحرانهای
ناشی از فقدان مواجه میشود که ارزشمند تلقی کردن زندگی را دشوار میسازد(ورتینگتن
3 1989).از این رو با توجه به اهمیت آنچه بیان شد مشاوران و روان درمانگران میبایست به
اهمیت نقش مذهب و نظام ارزشی در فرایند درمان و بهبود مراجع توجه لازم را مبذول
دارند.در این مقاله تاکید مولف بر ارائه قرائنی است که توجه درمانگران و مشاوران را
بیش از پیش به این مهم جلب میکند.
Machine summary:
"در طی فرایند مشاوره و روان درمانی که گروهی از متخصصان آن را«فرآیند بسط و گسترش رفتار موثر فرد»نامیدهاند، نقش و اهمیت نظام ارزشی و اعتقادی مشاور و مراجع حائز اهمیت است.
دوم آن که، ارزشهای مراجع، قابلیت تغییرپذیری و تاثیر گزاری در فرایند مشاوره و نحوه رشد و گسترش آنها میبایست مورد توجه و ارزیابی دقیق قرار گیرد؛تا بدین وسیله هم نقش عوامل اجتماعی-محیطی، نحوه تربیت و رفتار افراد موثر به خوبی فهمیده شود و هم به نحوهی درک و پذیرش ارزشها از سوی مراجع وقوف حاصل شود(هنسن 4 1989).
مشاورانی که بتوانند در طی فرایند مشاوره با افراد بسیار مذهبی تاکید بر زمان حال داشته باشند و مفاهیمی چون توبه و اعتراف را جهت کاهش احساس گناه آنان مطرح سازند و ملاکهای ارزشی آنان را بازسازی نموده و آنان را تشویق به ابراز آزادانهی هیجانات، به شیوهیی مقبول و سازنده نمایند، در واقع برای مراجع، فرصت خودشکوفایی و سازگاری هر چه بیشتری را فراهم کردهاند.
نتیجهگیری این مقاله با عنایت به اهمیت نظام ارزش و اعتقادی در فرآیند مشاوره و درمان، مذهب و نظام ارزشی را عاملی موثر در استحکام خانواده و سلامت روانی افراد دانسته و به نقش حفاظتی آن در جلوگیری از اختلالات هیجانی و رفتار جرمآمیز تاکید دارد.
از این رو مشاور در مواجهه با افرادی که با انگیزههای شناختی، درمانی و اخلاقی به او مراجعه میکنند، میباید به اهمیت و نقش نظام ارزشی آگاه بوده و توجه داشته باشد که از این طریق میتواند رفتار آنان را درک و پیشبینی نماید و به سوی رشد شخصی و حل مشکلات سوق دهد."