Abstract:
شاهکار رودکی درخمریات قصیده معروف «مادر می» است که یاد ابونواس شاعر عرب را در ذهن زنده می کند؛ اما ابونواس بعد از توصیف انواع گوناگون خمر،عصاره آن ،خمره ها،قدم آن،حباب ها،،طعم ،رنگ ،صفا و بوی آن به وصف شاربین می پردازد. رودکی در بیان آداب شراب و نوع نگاه به شاربان با ابونواس یکسان نیست؛ بلکه در موضوع توالد خمر و ساخت آن و در بسیاری از تفصیلات معانی شباهت میان آنها وجود دارد؛ به عنوان مثال، در اصالت باده ابونواس آن را دختر روزگار می نامد که با وجود زمان به وجود آمده و زمان پدر اوست و در آغاز خلقت خلق شده است. او قدم خمر را به عهد آدم و نوح بر می گرداند و گاه به عهد عاد وثمود. باده او زمان ذی القرنین و موسی را درک کرده است؛ اما از دیدگاه رودکی می ای سالخورده است که پنجاه جامه را کهن کرده باشد.در این مقاله بر آنیم تا پس از ارائه سیر اجمالی خمریه سرایی و وصف خمر،با توجه به صور خیال، به خصوص تشبیه، به مقایسه مضامینی همچون: قوت تاثیر خمر، لطافت باده، تابندگی و نور ، حباب های باده، ساقی، جام ،مجلس باده،ادب منادمه و...در دیوان رودکی و ابونواس بپردازیم.
Masterpiece of Roodaki is in a well known Khamryh ode (Anacreontic Verse)، "Madar e Mey (Mother of Wine)"، which reminds Abu Navas، an Arabic poet; however، Abu Navas describes wine drinkers after considering all types of wines، their extracts، jars، aging، bubbles، tastes، colors and smells. Their resemblance is not in expressing wine customs and the way they look at wine drinkers but in wine fermentation، wine making and many detailed explanation of meanings. For example، on origin of the wine، Abu Navas calls the wine the daughter of the time made due to the time، so the time is its father and it was created from beginning of the creation. He attributes wine aging to Adam and Noah periods and sometimes to Aad and Thamud. His wine has experienced ZvAlqrnyn and Moses times. To Roodaki، it is a very old wine which is very experienced. In the present study، it was tried، representing a glancing view on Khmryh composing ( Anacreontic Verse) and wine describing considering forms of imagination specially similie، to compare subjects such as wine effectiveness، its subtlety، radiance and light، wine bubbles، sanctity، cup bearer، wine glass، drinks party، ceremonial، etc in Roodaki's and Abu Navas' poetic works.
Machine summary:
"2-وصف شراب 2-1-رنگ رودکی از یار میخواهد که اثر رنگ میو تری آن را از لب بزداید: {Sای طرفۀ خوبان من ای شهرۀ ری# لب را به سپید رگ بکن پاک از میS}(رودکی:124) مشبه به خمر در دیوان این دو شاعر از لحاظ رنگ سرخ موارد زیر است: الف-عقیق یمانی و نگین بدخشان: {Sچند از او سرخ چون عقیق یمانی# چند از او لعل چون نگین بدخشانS}(رودکی:99) ابو نواس هم جوهر میرا چون عقیق و بهتر از آن میداند: {Sو استخرج الخمر من مبزلها#و لونها کالعقیق او اصبحS}(دیوان ابو نواس،109) ب-یاقوت در ید بیضا: {Sور به بلور اندرون ببینی گویی# گوهر سرخ است به کف موسی عمرانS}(رودکی:99) ج-یاقوت: {Sو حمراء کالیاقوت بت اشجها# و کادت بکفی فی الزجاجة ان تدمیS}(غنیمی هلال،بیتا،174) {Sفالخمر یاقوتة و الکأس لؤلؤة# من کف جاریة ممشوقة القدS}(دیوان ابو نواس:267) {Sنابسوده دو دست رنگین کرد# ناچشیده به تارک اندر تاختS}(رودکی:70) د-لعل: {Sمی لعل پیش آر و پیش من آی# به یکدست جام و به یک دست چنگS}(رودکی:95) ه-ارغوان:{Sمورد به جای سوسن آید باز# من به جای ارغوان آمدS}(رودکی:78) و-گل:{Sلا تبک لیلی و لا تطرب الی هند# و اشرب علی الورد من حمراء کالوردS}(حاوی،1417،316) {Sسماع و بادۀ گلگون و لعبتان چوماه# اگر فرشته ببیند دراوفتد در چاهS}(رودکی:108) ز-چشم خروس: {Sلئن هجرتک بعد الوصل اروی#فلم تهجرک صافیه عقار# فخذها من بنات الکرم صرفا#کعین الدیک یعلوها احمرارS} (غنیمی هلال،بیتا،ص 174) باده در شعر ابو نواس میتواند رمزی برای جستجوی جامعهای باشد که از آن دور شده است تیا رمز مادرش جلبان(شاخه گل)باشد."