Abstract:
این مقاله با ارائهء تعاریفی از دیپلماسی سنتی و مبتنی بر بستر آن،به طرح دیپلماسی عمومی و تعامل و کاربرد آن،یکی از ابزارهای سیاست خارجی،میپردازد. در این بررسی به موضوعاتی چون تعاریف متعدد نظری و کاربردی دیپلمایس عمومی با استناد به دیدگاههای نظریهپردازان رسمی،همپوشانی معنایی دیپلماسی عمومی با مفاهیم پروپاگاندا و روابط عمومی،هرم ارتباطات دیپلماسی عمومی و اهداف کلی آن در سیاست خارجی اشاره میشود و بهطور خاص به کارگیری دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی ایالات متحده را بررسی میکند. مقاله با ذکر رویکردهای مختلفی که در درون دستگاه حکومت آمریکا به دیپلماسی عمومی وجود دارد،به نمونههای مختلفی از ابزارهای دیپلماسی عمومی میپردازد.معرفی،اهمیت و لزوم کاربرد دیپلماسی عمومی به عنوان یک ابزار نوین در طراحی،تدوین و اجرای سیاست خارجی نتیجهای است که در پایان مقاله ارائه میشود.در این مقاله تلاش میشود تا ضمن مراجعه به کتابها و مقالات تخصصی موضوع،به گزارشهای رسمی دولت آمریکا در این خصوص نظیر«گزارش کمیسیون تدوین استراتژی امنیت ملی آمریکا-2003 م»،«گزارش عملکرد دفتر امور عمومی معاونت دیپلماسی عمومی معاونت دیپلماسی عمومی وزارت خارجهء آمریکا-2004 م»، و نیز«برنامهء راهبردی پنج سالهء آژانس توسعهء بین المللی ایالات متحده وابسته به وزارت امور خارجهء آمریکا،2004-2009 م»استناد شود.
Machine summary:
"با این رویکرد در تعریف دیپلماسی میتوان گفت:«دیپلماسی عبارت است از فن مدیریت تعامل با جهان خارج توسط دولتها»(خانی،4831،ص 631)؛یا «مدیریت روابط کشورها یا یکدیگر و میان کشورها با دیگر بازیگران بین المللی،که این بازیگران شامل گروهها،سازمانها و افرادی هستند که در کنار دولتها دیپلماسی را به عنوان نظامی اطلاعاتی برای بیان و دفاع از منافع و اعلان تهدیدها و اولتیماتومها به کار میبرند.
Tuch) نویسندهء کتاب «ارتباط با جهان» (Communicating With the World,1990) نیز دیپلماسی عمومی را «تلاشهای رسمی دولت برای شکلدهی محیط ارتباطات در خارج میداند، به گونهای که سیاست خارجی آمریکا قابلیت اجرا بیابد و میزان ناآگاهیها و شناختهای نادرست از روابط پیچیدهء بین آمریکا و دیگر کشورها کاهش یابد» (www.
در این مورد نیز به صراحت میتوان گفت که از زمان تصوی نفتا (NAFTA) ،موافقنامهء تجارت آزاد آمریکایی شمالی بین آمریکا،کانادا و مکزیک،در سال 3991 و فروکش کردن تنشهای سیاسی و نظامی بین آمریکا و شوروی، تلاشهای آژانس اطلاعات ایالات متحده (USIA) -به عنوان یکی از مجریان اصلی دیپلماسی عمومی آمریکا-از ضدیت با کمونیسم به سرسپردگی کامل به اقدامات شرکتها و اقتصاد آمریکا تغییر کرد و تجارت و اقتصاد را سرلوحهء مأموریتهای خود قرار داد تا نفوذ شرکتهای آمریکایی در مناطقی گسترش یابد که آنها را بازارهای در حال ظهور-یا همان اراضی استعماری سابق-میدانست»(شیلر،2831)."