Machine summary:
"L. Styan) "ادبیات نمایشی نوگرای" (Modern Drama) که با آثار "هنر یک ایبسن" (Henrlk Ibsen,1828-1906 "گوست استریند برگ" Strlndberg,1849-1912) (August "آنتوان چخوف" chekhov,1860--1904) (Anton Pavlovlch "جرج برناردشا" 1856-1950) (George Bernard Shhaw, ظاهر گردیده است به نوببه خود محصول زمینههای فلسفی و علمی است که پنج تن از متفکران بزرگ قرن نوزدهم،زمینه ها و شالودههای آنرا آفریدهاند: *"اگوست کنت" (August Gonte,1798-1857) ، با روش آغازین علمی مطالعه جامعه،در کتاب"نظام فلسفه اثباتی" de PhlIosophy Posltlve,1824) System **چارلز داروین" ,(Charls Darwln,1809-1882) با نظریه انتخاب طبیعی اصلح در کتاب"منشاء انواع" (The Orlgln of Specles,1859) ***نظریههای"هیپولیت تن" (Hlppolyte Talne,1828-1859) به ویژه در کتاب "تاریه ادبیات laLltterature Anglalse,1869) (Hlstorlk de و نظریههای زیست شناسانه"کلود برنارد" (Claude Bernard,1813-1878) در کتابب "درآمدی بر پژوهش طب تجربی" (de la Merdeclne Experlmentale,1865 Tntroductlon a L'etude در توازی و تعامل با چنین افکاری نویسندگانی چون "بالزاک" (Honore de Balzac,1799-1850) ، "فلوبر" (Gustav Flaubert,1821-1880) و "زولا" (Emlle Zile,1840-1902) و...
وی که به زعم خود کوشیده است به این سه سئوال پاسخ دهد،ضمنا"آنها را نیز مقولهبندی کرده است: [در اینجا-در مسئله مربوط به نقد ادبی و جامعه (به تصویر صفحه مراجعه شود) در اعماق"اثر"ماکسیم گورکی"در"در تماشاخانه هنری مسکو"سال 1922 (به تصویر صفحه مراجعه شود) شناسی-سه سئوال پیش میآید:"آیا علوم(یا شبه علوم)-که به اعتبار آنها این منشاها تبیین میشود- خود اصولی معیاری است یا صرفا"توصیفی میباشد؟- استحقاق و ارزش آثار بیابیم،یا آنکه فقط به ما می گویند که چه میگذرد؟ اگر این علوم معیاری باشد-یعنی ما معیارهایی داشته باشیم که بتوانیم براساس آنها درباره حالات ذهنی و انواع اجتماعات داوری و ارزیابی کنیم-آیا قضاوت هایی که درباره اوضاع و احوال منشاء یک اثر ادبی مینمایی،امکان دارد به خود اثر نیز معطوف شود؟ چنانچه این علوم معیاری نباشد،آیا معلومات مربوط به منشاء روان شناختی و اجتماعی یک اثر واحد چه نوع ارزشی برای منتقد ادبی-در صورتی که متمایز از مورخ ادبی به شمار آید-تواند بود؟ [شیوههای نقد ادبی-ترجمه دکتر غلامحسین یوسفی،محمد تقی صدقیانی،صفحات543 و 544]."