Abstract:
امروزه آینده نگاری به یکی از ابزارهای مهم سیاستگذاران برای کمک به ترسیم چشم اندازها و اتخاذ تصمیمات میان مدت تا بلندمدت تبدیل شده است. نگاشت آینده های مطلوب و امکان پذیر با همفکری و اجماع بخش های خصوصی، دانشگاهی و نهادهای حکومتی و تلاش برای تحقق چنین آینده ای را می توان آینده نگاری نامید. استفاده از نتایج و دانش حاصل از آینده نگاری برای تصمیم گیری و سیاست گذاری از مزایای انجام این فعالیت می باشد، سیاستگذاری هایی که این گونه وضع می شوند، احتمال موفقیت فراوان دارند؛ زیرا از حمایت های فراوانی در جامعه برخوردار هستند. برای انجام آینده نگاری موفقیت آمیز آگاهی از روند شکل گیری و پیشرفت دانش آینده نگاری و شناخت دقیق روش های آینده نگاری الزامی می باشد. دانش آینده نگاری ابتدا در ژاپن و بر اساس تلفیق سه دانش سیاستگذاری، برنامه ریزی و مطالعات آینده اندیشی بوجود آمد. در یک فعالیت آینده نگاری از روش های مختلفی استفاده می شود که از آن جمله می توان به دلفی، ذهن انگیزی، پانل کارشناسان، سناریوها و ... اشاره کرد. ما در این مقاله در پی توضیح فرایند شکل گیری دانش آینده نگاری و مهمترین روش های آن می باشیم.
Machine summary:
"تفاوت دیگر آیندهنگاری باغیبگوئی این است که غیبگوئی صحبت از آینده قطعی و محتوم میکند،در حالی کهآیندهنگاری در پی آیندههای مطلوب محتمل و تلاش برای تحقق چنین آیندههایی میباشد.
(1)- savaH (2)- uoihgroeG ekuL (3)- naneeK از تعاریف دیگری که برای آیندهنگاری ذکر شده میتوان به تعاریف زیر اشاره کرد: فورن1آیندهنگاری را«فرایندی سیستماتیک و مشارکتی برای گردآوری اطلاعات(راجع به)آینده و ایجاد چشمانداز میانمدت تا بلندمدت برای اثر گذاری بر تصمیمات زمان حال و انجامفعالیتهای مشترک»تعریف کرده است(فورن،2001).
نتایج به دست آمده از این پیشبینیها مورد دو استفاده اساسی قرارگرفتند: 1-دادههایی برای برنامهریزی D&R 1گردآوری شد،به خصوص نمای کلی مسیرهایتکنولوژیگ بلندمدت ایجاد شد و تکنولوژیهای مهم در حال ظهور شناسایی شدند.
در مورد ژاپن باید به این نکته مهم نیز اشاره کرد که ژاپنیها ارزش اصلی آیندهنگاری را نه تنهاخروجیهای مستقیم آیندهنگاری،که سیاستگذاری بر پایه آنها صورت میگیرد،بلکه شامل منافعفرایندی آن نیز میدانند.
به عبارتی بهتر میتوان گفت که آیندهنگاری از همپوشانی سه جریان زیر بوجود آمدهاست(فارن1،2001): (به تصویر صفحه مراجعه شود)سیاستگذاری تغییر جهتی از یک رویکرد نخبه گرا(بالا به پایین)به رویکردی گستردهتر و(1)- neroF مشارکتی داشته است که باعث توسعه سیاستگذاری و توانایی سیاستگذاران برای حل مشکلاتشده است.
نکته دیگر این است که برای انجام آیندهنگاری بهتر و کاملتر در برابر مسائل ومشکلات آینده استفاده از روشهای متعدد و ترکیبی از روشها ضروری میباشد.
نتایج روش دلفی میتواند پایه مناسبی در سیاستگذاریها باشد،به خصوص اگر به این نکته توجهکنیم که هدف از انجام روش دلفی،آگاهی از نظرات متخصصان،تلاش برای نزدیک کردننظرات مختلف متخصصان و در صورت امکان ایجاد اجماع بین متخصصان میباشد."