Abstract:
است که با نادیده گرفتن واقعیات تاریخی بحثها و اختلاف نظرها را سبب گردیدهاند. وجود اسناد،مدارک و آگاهیها به ویژه در منابع دوره اسلامی تاریخ ایران درباره زبانی با ریشههای آریایی،(تاتی،آذری،پهلوی) نظریه نخست را با ابهامات و پرسشهای جدی درخور تحقیق مواجه میگرداند.برای نظریه دوم نیز نمیتوان توجیه علمی منطقی یافت.بر این اساس،بررسی زبان مردم آذربایجان به دور از هرگونه پیشداوری و به استناد واقعیات و شواهد و مدارک تاریخی میتوان پیش درآمد نوینی در راستای مطالعات بیشتر و جدیدتر در مبحث پیچیده زبان مردم آذربایجان باشد. نتایج کلی این بررسی را میتوان در دو نکته اساسی به طور خلاصه بیان نمود:نخست این که به گواهی منابع تاریخی و جغرافیایی و...وجود زبانی با ریشههای آریایی در تاریخ باستان آذربایجان قطعی مینماید و دیگر آن که استقرار زبان ترکی در آذربایجان به عنوان یک جریان فرهنگی و تاریخی در تاریخ زبان و فرهنگ این خطه نامدار از ایران واقعیت داشته و تحمیلی نبوده است،زیرا پدیده اشاعه و رواج یک زبان در سرزمینی به قیمت از بین رفتن و یا تحلیل زبان پیشین در زبان جدید در تاریخ ملتها بارها اتفاق افتاده است. تقریبا از هشتاد سال پیش به این سو به ویژه پس از نگارش رساله «آذری یا زبان باستان آذربایجان»توسط احمد کسروی پژوهشها و مباحث به نسبت زیادی در داخل و خارج از ایران در مورد تیره و تبار و مسایل فرهنگی آذربایجان صورت گرفته است.بیشتر این تحقیقات حول محور زبان دیرین مردم آذربایجان و نیز رواج زبان ترکی در این خطه از ایران چرخیده است.تفاوت و گوناگونی و حتی تضاد شدید در اکثر این تحقیقات،امری است شایان توجه و قابل بررسی،هرچند لطف کار در حوزه علوم انسانی به ویژه تاریخ بر همین تنوع و نایکسانیهاست. در این مقاله تلاش میشود مساله زبان مردم آذربایجان به عنوان یک مقوله تاریخی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.بسیاری از تحقیقات صورت گرفته در این زمینه در قالب دو نظریه کلی قابل طرح و نقداند.در مقابل عدهای که وجود زبانی با ریشههای آریایی و ایرانی در آذربایجان را انکار میکنند،دستهای دیگر حساسیت و بیزاری فوقالعادهای نسبت به زبانهای غیر آریایی و غیر ایرانی از خود نشان میدهند.بنابراین در متن مقاله به لحاظ ضرورت این دو جریان مورد بررسی و مدافه قرار گرفته
Machine summary:
"دیاکونوف درباره زبانهای باستانی رایج در ماد با استفاده از منابع آشوری و بابلی مینویسد که در این سرزمین چند زبان رایج بوده است:زبانهای کوتی،لولویی،مانیی،مهرانی،کاسبی، وی از نوشته استرابن،جغرافیدان یونانی قرن اول میلادی،که به مشابهت زبانهای مادی و پارسی اشاره کرده و نیز قرابت زبان اسکیتها(سکایان)با مادیها و قرائن دیگر به این نتیجه رسیده است که زبانی که مردم عهد باستان،مادی مینامیدند به زبانهای ایرانی تعلق داشته است و از این رهگذر مانند زبانهایی بوده که اقوام یکجانشین و لااقل اکثر اقوام صحرانشین آسیای مرکزی که اکثریت قاطع اخلاقشان اکنون به یکی از زبانهای گروه ترکی سخن میگویند،بدون استثناء در عهد باستان بدان متکلم بودهاند،از طرف دیگر لغات بسیاری نیز تصادفا در آثار عهد باستان از زبان مادی محفوظ مانده است که روی هم رفته همه آنها ایرانی هستند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت در دوره پیش از اسلام به آثار و نشانههایی از زبان ترکی که امروزه در آذربایجان و بعضی نقاط دیگر ایران رایج است،برخورد نمیکنیم،این زبان همچنان که در صفحات آتی روشن خواهد شد،بعدها در دوره اسلامی در اثر مهاجرت و حاکمیت و سرانجام سکونت انبوه و طولانی اقوام ترک در این سرزمین به وجود آمده است،هرچند بعضی از منابع،از وجود دستجاتی از ترکان در آذربایجان در دوره ساسانی و حتی قبل از آن خبر دادهاند، ولی شمار آنها چندان زیاد نبوده است که بتوانند در زبان مردم تغییر ایجاد کنند."