Abstract:
طبقه بندی علوم در منابع کهن ریشه در دو منبع وحی و عقل دارد و مبتنی بر تجربه ذهنی و عینی اندیشمندان اسلامی و منبعث از هستی شناسی، معرفتشناسی و روش شناسی برگرفته از نگاه توحیدی استوار است؛ در نتیجه رابطه ای پویا میان اسلام و گونه های مختلف دانش به ویژه علوم طبیعی، ریاضی و انسانی در تمدن اسلامی شکل گرفته است. در شرایط کنونی هر چند ما موضع روشنی در موضوع طبقه بندی دانش ها نداریم، ولی نقد تاریخی می تواند سرآغاز شکل گیری تقسیم علوم شود. ما می دانیم اگر یک نظریه (پارادایم) نوین نداشته باشیم، نخواهیم توانست به پرسش های جدید پاسخ دهیم؛ درنتیجه ابتدا آشفتگی و در پی آن بحران پیش خواهد آمد و بحران به انقلاب خواهد انجامید. در ایران معاصر از یک سو هر روز رشته ها، منابع و آثار نوگرا ظهور پیدا می کند، و جامعه علمی هر روز بیشتر توانایی های خود را در تولید دانش نشان می دهد و از سوی دیگر تامل در تقسیم علم در منابع اسلامی، این واقعیت را به ما یادآور می شود که ما می توانیم به یک نظریه نوین با توجه به مقتضیات کنونی دست یابیم. در این نظریه، ماهیت علم و داده های آن، اجزا، اختلاف و اشتراک دانشها، ابزارهای شناخت و عوامل تاثیرگذار در شکل گیری آن و روش های نیل به حقیقت و امر واقع، دست یافتنی است.
Machine summary:
هرچند ابعاد موسع و مفهوم چندوجهی پارادایم را بیانگر نیست جدید) غلامرضا جلالی بنیاد پژوهشهای اسلامی – مدیر گروه تراجم و انساب طبقهبندی علوم در منابع کهن ریشه در دو منبع وحی و عقل دارد و مبتنی بر تجربه ذهنی و عینی اندیشمندان اسلامی و منبعث از هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی برگرفته از نگاه توحیدی استوار است؛ در نتیجه رابطهای پویا میان اسلام و گونههای مختلف دانش بهویژه علوم طبیعی، ریاضی و انسانی در تمدن اسلامی شکل گرفته است.
در ایران معاصر از یک سو هر روز رشتهها، منابع و آثار نوگرا ظهور پیدا میکند، و جامعه علمی هر روز بیشتر تواناییهای خود را در تولید دانش نشان میدهد و از سوی دیگر تأمل در تقسیم علم در منابع اسلامی، این واقعیت را به ما یادآور میشود که ما میتوانیم به یک نظریه نوین با توجه به مقتضیات کنونی دست یابیم.
در این نظریه ماهیت علم و دادههای آن، اجزای دانشها، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، تصحیح استاد شهید مرتضی مطهری، ص197 معیارهای گوناگون طبقهبندی؛ مثل معیارروشی، غایی و موضوعی، میزان اختلاف و اشتراک دانشها، همان، ص233 ابزارهای شناخت و عوامل تأثیرگذار در شکلگیری آن وروشهای نیل به حقیقت و امر واقع، توضیح داده شده است و ما میتوانیم حضور هستیشناسی، معرفت شناسی و روششناسی ویژهای را دریابیم؛ مباحثی که در تقسیم علوم در فلسفه اسلامی معاصر مورد غفلت جدی قرار گرفته است.