Abstract:
گروه های اسمی وابستگی از اقسام اصلی و مهم گروه های اسمی است. این گروه ها از نظر انواع و اقسام دامنه گسترده ای دارند. ما این قسم گروه اسمی را از منظر دستور زبان تاریخی در تمام کتاب تاریخ بلعمی (مصحح ملکﺍلشعراء بهار، چاپ دوجلدی سال 1353) ـ که از نخستین آثار بازمانده زبان فارسی دری است ـ بررسی کرده ایم؛ یعنی تنها به مسائلی از آن اشاره کرده ایم که صورا یا معنا جنبه تاریخی دارند و خصوصیت سبکی نیز برای متن یادشده به شمار می روند.
ساختار و روش بررسی بر مبنای تعاریف و تقسیم بندی ها و دیگر مطالبی است که زنده یاد فرشیدورد درباره این گروه های اسمی به تفصیل آورده اند و البته از کتاب های دستور دیگران نیز ـ اگر مطالبی متناسب با بحث داشته اند ـ بهره گرفته ایم.
هدف از نگارش این مقاله شناخت دقیق تاریخی (متن بنیاد) از گروه اسمی وابستگی است که از مسائل جزئی دخیل در نحو و از پرکاربردترین گروه های نحوی در کلام هستند. تحقیق علمی یک موضوع خاص دستوری در یک متن مشخص گامی است در جهت غنای دستور زبان تاریخی دوره ای و نیز کمک به فهم معانی متون قدیم. همچنین سعی کرده ایم تا جایی که ممکن است مطالب را با زبان علمی و ساده برای خوانندگان روشن سازیم.
Dependency nominal phrases are among the main kinds of nominal phrases. These phrases have spread in kinds and types. In this paper، we investigate these kinds of phrases in the whole text of Tarikh-e-Balámi from the historical grammar perspective. This work is indeed one of the first remained Dari Persian manuscripts. More specifically، we study issues that have historical aspects or are semantical and considered as stylistic features. The method adopted in this study is based on the definitions and divisions that late professor Farshidvard who wrote extensively on these nominal groups. Also، we use other grammar books، whenever they are relevant to our discussion. The main goal of this article is providing an accurate historical recognition of dependency nominal phrases that are subtle issues in syntax and are considered as frequently used syntactic groups in discourse. It is assumed that the scientific investigation of grammatical subjects in a specific text may enrich the historical grammar and also may shed lights on old texts.
Machine summary:
"ما این قسم گروه اسمی را از منظر دستور زبان تاریخی در تمام کتاب تاریخ بلعمی(مصحح ملک الشعراء بهار،چاپ دو جلدی سال 1353)-که از نخستین آثار بازماندۀ زبان فارسی دری است-بررسی کردهایم؛ یعنی تنها به مسائلی از آن اشاره کردهایم که صورا یا معنا جنبۀ تاریخی دارند و خصوصیت سبکی نیز برای متن یاد شده به شمار میروند.
abas@e-inieohK تاریخ دریافت:89/9/30 تاریخ پذیرش:91/4/12 فصلنامۀ زبان و ادبیات فارسی،سال 20،شمارۀ 72،بهار 1391 مقدمه گروه اسمی-همچون گروههای نحوی دیگر-در کتابهای دستوری جدید مطرح شده و در دستورهای قدیم زیر عنوانهای ترکیب وصفی و اضافی(موصوف/مضاف+ صفت/مضاف الیه)از آن بحث میشده است،حال آنکه اینها در واقع ترکیب نیستند و با کلمۀ مرکب تفاوت دارند.
*الحاق نوعی یاء به مضاف:در کتاب تاریخ زبان فارسی خانلری آمده:«کسرۀ میان اسم و صفت،و اسم و متمم اسم (مضاف الیه)در بعضی از نسخههای کهن به صورت«ی»نوشته شده و این نشانۀ آن است که تلفظ ان به یای نکره بسیار نزدیک بوده است»که در این خصوص این مثال از بلعمی آمده:وقت نماز دیگر بیرون آمد از روزی آدینه روز آدینه(بلعمی 80)(1374:163/3).
این جملهوارهها که در تاریخ بلعمی فراوان به کار رفتهاند عربی هستند و جنبۀ ثنایی و دعایی دارند و بدون حرف ربط میآیند و تنها هنگامی خصوصیت تاریخی برای متن به وجود میآورند که به وسیلۀ«فعل»جملهوارۀ پایه یا «را»از هستۀ خود(موصوف)فاصله بگیرند:اسم(موصوف)+فعل/را+جملهوارۀ معترضه.
در دستور مفصل امروز دربارۀ این مضاف الیهها آمده است:«امروز گاهی بعضی از مضاف الیهها پیش از مضاف میآیند و مضاف بعد از آنها(خواه بیفاصله و خواه با فاصله)قرار میگیرد و به ضمیر پیوستهای اضافه میشود و این امر سبب میگردد که مضاف الیه(پیشین)تأکید شود و مورد توجه قرار گیرد»(همان: و )(مضاف الیه مؤکد[+..."