چکیده:
در سال 2011 میلادی، شاهد شکل گیری تحولات و جنبش هایی هستیم که منطقه خلیج فارس را دربرگرفته و حکومت های عرب منطقه را در آستانه تحولات عمیق سیاسی قرار داده است. شاید بتوان این مقطع را نقطه اصلی چرخش سیاسی در کشورهای عربی و نویددهنده فضای ساختاری جدیدی در منطقه خلیج فارس قلمداد نمود. پرسش اصلی مقاله آن است که جهانی شدن چه تاثیری بر تقویت بنیادهای (بستر و پیش شرط های) مردم سالاری در این کشورها گذاشته است؟ فرضیه مورد آزمون آن است که فرایندهای ناشی از جهانی شدن، وضعیت دوگانه ای را پیش روی کشورهای عرب منطقه خلیج فارس قرار داده است: از یک سو، موجب شکل گیری بنیان های فرهنگی و اقتصادی مردم سالاری و تقویت نیروهای سیاسی جدید شده است، و از سوی دیگر ساختارهای سیاسی سنتی در برابر این روندها مقاومت می کنند. در این مقاله، متغیرهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی به عنوان متغیرهای میانجی تحقیق مد نظر قرار گرفته است. در بعد فرهنگی می توان به گذار از جامعه سنتی به جامعه جدید، تاثیر انقلاب اسلامی ایران، ارتقا و افزایش سواد و آگاهی در جامعه؛ در بعد اقتصادی به آزادسازی تجاری، تقویت بخش خصوصی؛ و در بعد سیاسی به افزایش فرایند مشارکت مردم اشاره نمود؛ بدین معنا که جهانی شدن از طریق فرهنگ، اقتصاد و سیاست بر ساختار جوامع خلیج فارس در راستای تحقق بنیادهای دموکراتیک تاثیر گذاشته و امید به پدید آمدن مردم سالاری در میان مدت یا طولانی مدت را محقق ساخته است.
In 2011، the Persian Gulf region saw the rise of certain movements and occurrence of some developments which brought the Arab governments of the region closer to deep political changes. The main question of this paper is what impact globalization has left on the consolidation of democratic foundations (grounds and preconditions) in these countries. The hypothesis tested in the paper indicates that globalization processes have led the Arab countries of the Persian Gulf to face a dual situation: On the one hand، they have given rise to the formation of cultural and economic foundations of democracy، reinforcing new political forces; and on the other، traditional political structures resist these processes. In this research، cultural، economic and political variables have been regarded as mediatory variables. It can be argued that through culture، economics and politics، globalization has affected the structure of Persian Gulf societies in the direction of underpinning democratic foundations، resulting in the promises for the rise of democracy in the mid- to long-run.
خلاصه ماشینی:
"پرسش اصلی مقاله آن است که جهانی شدن چه تاثیری بر تقویت بنیادهای(بستر و پیششرط های)مردمسالاری در این کشورها گذاشته است؟فرضیه مورد آزمون آن است که فرایندهای ناشی از جهانی شدن،وضعیت دوگانهای را پیش روی کشورهای عرب منطقه خلیج فارس قرار داده است:از یک سو،موجب شکلگیری بنیانهای فرهنگی و اقتصادی مردمسالاری و تقویت نیروهای سیاسی جدید شده است،و از سوی دیگر ساختارهای سیاسی سنتی در برابر این روندها مقاومت میکنند.
در بعد فرهنگی میتوان به گذار از جامعه سنتی به جامعه جدید،تأثیر انقلاب اسلامی ایران،ارتقا و افزایش سواد و آگاهی در جامعه؛در بعد اقتصادی به آزادسازی تجاری،تقویتبخش خصوصی؛و در بعد سیاسی به افزایش فرایند مشارکت مردم اشاره نمود؛بدین معنا که جهانی شدن از طریق فرهنگ،اقتصاد و سیاست بر ساختار جوامع خلیج فارس در راستای تحقق بنیادهای دموکراتیک تاثیر گذاشته و امید به پدید آمدن مردمسالاری در میان مدت یا طولانی مدت را محقق ساخته است.
در چارچوب این متغیرها،در بعد فرهنگی میتوان به گذار از جامعه سنتی به جامعه جدید(با مصادیقی نظیر گذار از مفهوم رعیت به شهروند)،تاثیر انقلاب اسلامی ایران،ارتقا و افزایش سواد و آگاهی در جامعه،در بعد اقتصادی به آزادسازی تجاری،تقویت بخش خصوصی و در بخش سیاسی به افزایش فرایند مشارکت مردم اشاره نمود؛بدین معنا که جهانی شدن از طریق فرهنگ، اقتصاد و سیاست بر ساختار جوامع خلیج فارس در راستای تحقق بنیادهای دموکراتیک تاثیر گذاشته و امید به پدید آمدن مردمسالاری در میان مدت یا طولانی مدت را محقق ساخته است که در ادامه به تفصیل بررسی خواهد شد."