چکیده:
این نوشتار درصدد است تا تصویری از مفهوم و جایگاه تربیت به عنوان مهمترین عامل پیوند فلسفه ی سیاسی با مسائل اجتماعی در غرب ، در یونان باستان ارائه دهد. موضوع تربیت یا پایدیا به معنای شکل بخشی به سیرت انسان یونانی به عنوان شالوده ای برای بررسی تمامی تاریخ یونان باستان است . تمامی دوره های اندیشگی یونان باستان تربیت را مورد توجه قرار داده اند از هومر و هزیود، سوفسطائیان ، سه فیلسوف بزرگ یونان سقراط ، افلاطون و ارسطو و مکاتب چهارگانه دوره ی سوم فرهنگی یونان همه دارای اندیشه های سیاسی تربیتی بوده اند. مطالعه ی این اندیشه ها نشان می دهد که چگونه فلسفه ی غرب به ویژه فلسفه ی سیاسی آن در پیوند با جامعه و افراد آن قرار گرفته و جواب گوی نیازهای آن بوده است . در ادامه مطالعه ی دوره های اندیشگی یونان از منظر دغدغه ی توصیف شده وجه همت خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
تمامی دوره های اندیشگی یونان باستان تربیت را مورد توجه قرار داده اند از هومر و هزیود، سوفسطائیان ، سه فیلسوف بزرگ یونان سقراط ، افلاطون و ارسطو و مکاتب چهارگانه دوره ی سوم فرهنگی یونان همه دارای اندیشه های سیاسی تربیتی بوده اند.
تربیت دولتی اسپارتی فرهنگ یونانی نخستین بار در محیط زندگی اجتماعی دولت شهر صورت کلاسیک خود را یافته است دولت شهر چارچوبه ی اجتماعی تمامی تاریخ ادب و فرهنگ یونانی است و باید همه ی آثار نوشته تا پایان عصر عظمت آتن را همچون جزئی از محتوای این چارچوبه بررسی شود.
زندگی اشتراکی مردان اسپارتی و خوان های همگانی و سازمان نظامی مطابق چادرهای جمعی میدان جنگ ، تفوق زندگی اجتماعی بر زندگی فردی و خصوصی ، تربیت دولتی پسران و دختران ، و جدایی کامل طبقه ی کشاورز و پیشه ور از طبقه ی اشراف را که با فراغت کامل وقت خود را صرف سیاست و جنگ و شکار می کردند، همچون تحقق عمدی و آگاهانه ی آرمان فلیفس تربیتی بدان سان که افلاطون در جمهوری پیشنهاد کرده است ، تلقی کنند.
با این همه سوفسطاییان با تبدیل شکل سنتی تربیت قدیم که زمان هومر در قالب شعر تحقق می یافت به شکل زبان و شیوه ی فکر عقلی گری خودشان ، و روشن ساختن مفهوم و هدف های تربیت ، حوزه ی تاثیر علم ایونیایی را به اخلاق و سیاست گسترش دادند و راه را برای پیدایی یک فلسفه ی سیاسی - اخلاقی واقعی در جنب وحتی بر فراز علم طبیعی هموار کردند.