چکیده:
با نگاهی به جهان امروز و گسترش عرفانهای نوظهور و گاه غیراخلاقی، و گروش هر چه بیشتر انسانها به آنها، گفته میشود که ما در عصر بازگشت بشر به معنویت، یا بازگشت معنویت به زندگی بشر، به سر میبریم. در اینجاست که ذخیرهها و میراثهای فرهنگی جامعه، به مثابه قوای دفاعی بدن آدمی در دوران هجوم بیماری، به کار میآید. رسوم و آداب مربوط به مسلک «فتوت» و «جوانمردی»، از جملۀ این ذخایر معنوی و فرهنگی ایران و اسلام است که به صورت یک سلسله تعالیم اخلاقی و معنوی و یک نوع حکمت عملی برای عامۀ مردم درآمده و در دورههای فترت، کارساز بوده است. در این مقاله، سعی بر آن است تا با تعمق در متون «جوانمردان» و «فتوتنامهها» و نیز با بررسی سنتهای به جا مانده از ایشان، مثل اخلاق و رفتار زورخانهای و پهلوانی، نظام جوانمردی را معرفی کنیم که با دارا بودن اصول اخلاقی و تعلیمی خاص، همواره منادی ارزشهای اصیل انسانی و اخلاقی همچون «برابری» و «برادری» و «تندرستی» و «عدالتورزی» و ... بوده است و خود این اصول و مبانی اخلاقی، میتواند الگویی مناسب برای جامعه باشد.
خلاصه ماشینی:
"آیین فتوت و جوانمردی تعریف جامع و مانع از «فتوت» یا «جوانمردی»، کار چندان آسانی نیست؛ چه، این مفهوم یا جریان از آغاز پیدایش در میان اقشار مختلف تا پیوندش با تصوف و دیگر شاخههای عیاری و جوانمردی، در هر دورهای، سازوکار و اقتضائات خاص خود را داشته است و بنابراین تعریفی مخصوص از آن کردهاند.
جوانمردان عیار به لحاظ صفات عالی و اخلاقی خود همواره مورد اعتماد قاطبۀ مردان و زنان اهل زمان خود، و چه بسا محرم راز بسیار کسان بودند و مردم از آنجا که به ایشان اعتماد داشتند، مکنونات قلبی و اسرار یا انواع و اقسام اشیای خود را برای حفظ و حراست، به ایشان میسپردند و جوانمردان خود را ملزم به حفظ این امانات تا پای جان مینمودند و حتی به عنوان اعتماد به پاکدامنی جوانمردان، کفالت و حفظ و حراست از نوامیس افراد بنا به هر دلیل، به آنان سپرده میشد و این امانتداری شامل، امانتداری در کردار، امانت در گفتار، امانت در اندیشه و اسرار دیگران بود (شکری، 1385، ص154و155).
با تأمل در آیین زورخانهای و آداب و مراسم اهل زورخانه نیز دوباره آثار زیادی از مبانی اخلاقی و اجتماعی دیده میشود که خود شاهدی زنده بر این دلالت است؛ مانند برخی از آداب مثل احترام گذاشتن به مرشد و مراد، رخصتطلبی، احترام به سادات، متواضع بودن پهلوانان، منع یاوهگویی در زورخانه؛ نیز اسباب و وسایلی در زورخانه که نماد عدالت خواهی جوانمردان بود مانند زنجیر در کباده و پوشیدن نطعی."