چکیده:
فکر فمینیستی، همواره دیدگاه اسلام در مورد خانواده را به چالش کشـیده و مـیکشـد. بـاور بخش عمدهای از فمینیست ها این است که خانواده منشـا سـتمگری علیـه زنـان و راه اصـلی اعمـال و بازتولید سلطه مردان است . بخشی از استدلال فمینیست هـا خـود را در نقـد سـنت سیاسـی در غـرب، خصوصا مبحث لیبرالی «امر عمومی» نشان میدهد که بر مبنای آن، نظریه پـردازان لیبـرال، بـا قلمـداد کردن خانواده به عنوان بخشی از حیطه خصوصی» یا «حریم شخصی»، آن را از شمول مباحثه عمومی و قانونگذاری خارج کرده و به جایگاه مناسبی برای اعمال سلطه مردان بر زنـان و نیـز تقویـت مناسـبات ناعادلانه تبدیل کردهاند. مقاله ضمن تشریح این دیدگاه، نشـان مـیدهـد کـه از دیـدگاه اسـلام، اساسـا خانواده نمیتواند چنین خصیصه ای داشته باشد، زیرا از همان ابتدای ظهور اسلام، خانواده بـه موضـوعی برای قاعدهگذاری شارع بدل شده و انبوهی از قواعد برای تنظیم مناسبات عادلانه در خـانواده و دفـاع از حقوق زنان تنظیم و تعریف شده است . در واقع ، چارچوب خانواده از دیدگاه اسلام، ترکیبی از عواطـف و قواعد است .
خلاصه ماشینی:
مختلف جهان اسلام «تجربۀ غرب» را از سرگذراندهاند، هنوز هم «مسالۀ زنان» در صـدر چالش ها و مسائلی است که مسلمانان با جهان جدید دارند، اعم از چالش های نظری کـه بین معتقدان به فکر فمینیستی و پیروان چارچوب عقیدتی اسلامی وجود دارد (بـه طـور مثال بنگرید به دیدگاههای نوال سـعداوی [٥]، فاطمـه مرنیسـی [٥٨]، (رفعـت ) حسـن (پاکستان)، عزیزه الحبری (لبنان)، فاطمه احمد ابراهیم (سودان)، خالده سعید (سـوریه ) (١٩٧٠)، و برای دیدن شرحی از این آثار رجـوع شـود بـه : [٢٨، ص٧٥-٦٥]، یـا برخـی دشواریهای سیاسی در مناسبات کشورهای اسلامی با سازمانهای بین المللی یـا جهـان غرب که به طور مشخص تر خود را در مباحث مربوط بـه آنچـه «مسـالۀ حقـوق بشـر» در جوامع اسلامی خوانده میشـود، نشـان مـیدهـد (بنگریـد بـه : [٤٨] و [ ٥٣].
به علاوه گفته میشود که فمینیسم اسلامی، جنبشی است که فعالان و متخصصان فمینیستی را در بـر میگیرد که خود را در چارچوب پارادایم اسلامی قرار داده و حقوق زنان را بـر اسـاس متـون دینـی و سنت اسلامی بنیان نهادهاند (صالح ، ٢٠١٠)، و این ایده نیز وجود دارد که فمینیسم اسلامی بـه مثابـه راهکاری برای رهایی «زن» از نابرابری و بیعدالتیهایی که خوانش مردانۀ اسلام از متن مقدس (قرآن) به او تحمیل کرده است (توسلی، ٢٠١١)، قلمداد مـیشـود.
[31] که خانواده، عامل اصلی در شکل گیری موقعیت فرودست زنان در جامعـه بـوده و هسـت ، مورد بررسی قرار میگیرد و این ادعای فمینیست های اسلامی که اسلام با تکیه و تأکیـد بر نقش و جایگاه خانواده و تقدس بخشیدن به آن، به موقعیت فرودست زنان در جوامـع اسلامی دامن زده و بدین ترتیب ، نه تنها فرودستی زنـان را تاییـد کـرده، بلکـه بـر ایـن کانون ستمگری نیز صحه گذاشته است ، وارسی میشـود.